اختتامیه چهل و سومین جشنواره فیلم فجر در حالی برگزار شد که فیلم «زیبا صدایم کن» به کارگردانی رسول صدرعاملی به عنوان بهترین فیلم انتخاب و «موسی کلیمالله» ابراهیم حاتمیکیا در ۵ بخش سیمرغ گرفت.
به گزارش مشرق، آیین اختتامیه چهلوسومین جشنواره فیلم فجر عصر امروز ۲۲ بهمن در برج میلاد تهران در حال برگزاری است.
این مراسم با اجرای محمدرضا شهیدی فر برپا میشود و طبق وعده از پیش اعلام شده قرار است بدون سخنرانی باشد تا علاوه بر اجرای موسیقی برگزیدگان فیلمهای کوتاه، مستند و بخش سودای سیمرغ اعلام شوند.
همچنین علی زند وکیلی خواننده مطرح موسیقی ایران در این مراسم به اجرای قطعاتی خواهد پرداخت و برای اولین بار مدعوین به مراسم براساس شماره صندلی در جای خود مستقر خواهند شد.
امسال مدعوین دارای شماره صندلی هستند و تمام کارتهای دعوت پیش از ورود اسکن میشوند. با این حال مثل همیشه مقابل در ورودی مرکز همایشهای برج میلاد ازدحام زیادی وجود دارد.
سیدعباس صالحی وزیر ارشاد، ابراهیم حاتمیکیا، رسول صدرعاملی، شهاب حسینی، کمال تبریزی، مستانه مهاجر، علی دهکردی (مدیرعامل خانه سینما)، محمود رضوی، عزتالله ضرغامی، رضا درستکار، عنایت بخشی، کارن همایونفر، تورج منصوری، عبدالله اسکندری، علی قائممقامی، سعید خانی،حبیبایل بیگی،رائد فریدزاده و... از جمله حاضران در مراسم هستند.
حضور برخی از هنرمندان در اختتامیه چهل و سومین جشنواره فیلم فجر
مراسم با پخش سرود ملی جمهوری اسلامی ایرلن آغاز شد.
در ابتدای مراسم محمدرضا شهیدیفر گفت: در دهههای گذشته صفهای طولانی سینما در ایام جشنواره را به یاد داریم و گاهی حسرت میخوریم که چرا دیگر تکرار نمیشود اما امروزه به دلیل پیشرفت تکنولوژی و تعداد زیاد سینماها ما کمتر چنین صفهای طولانی را مشاهده میکنیم. سینمای ایران همواره محل اصلی تجلی اندیشه و رشد مردم ایران است.
سخنرانی شاهسواری در اختتامیه جشنواره فیلم فجر
شاهسواری: چشم بد دور که هنوز بزرگان و هنرمندان اینجا هستند و کار میکنند
منوچهر شاهسواری دبیر جشنواره در ابتدای مراسم روی صحنه آمد و گفت: کاش تک تک شما اینجا بودید و این جمعیت را مشاهده میکردید.
وی افزود: گاهی به من میگویند که گزارش ارائه کن اما من چه گزارشی باید ارائه کنم؟ ما کارمان را انجام دادیم و اگر درست باشد در چشم تیزبین همه افراد دیده میشود و اگر مشکلی وجود داشته باشد ما مشتاقانه نقدها را میشنویم.
شاهسواری با اشاره به استقبال مخاطبان گفت: ما در همه وجوه امسال به آمار سالهای قبل کرونا برگشتیم با بیش از ۳۰ درصد رشد. هنوز در بسیاری از سالنهای تهران و شهرستانها فیلمها در حال نمایش است. بیش از ۳۵۰ هزار بلیت توسط مخاطبان خریداری شده است.
وی در پایان تاکید کرد: هم کرونا و هم مسائل اجتماعی سالهای اخیر ما را از دور هم بودن محروم کرده بود. باید این را بدانیم که ما جدا از هم نیستیم و یک تن واحد هستیم. چشم بد دور که هنوز بزرگان و هنرمندان اینجا هستند و کار میکنند. شب خوبی داشته باشید.
اهدای جوایز بخش فیلم کوتاه
سپس هیئت انتخاب بخش فیلم کوتاه جشنواره فیلم فجر برای اهدای جوایز این بخش روی صحنه آمدند.
دیپلم افتخار اقتباس ادبی به فیلم «کوتی» ساخته سهیلا پورمحمدی اهدا شد.
پورمحمدی پس از دریافت دیپلم گفت: از استاد هوشنگ مرادی کرمانی تشکر میکنم که اجازه دادند داستانشان را بسازم.
سیمرغ بلورین بهترین فیلم کوتاه به فیلم «دادرسی» ساخته نادره سادات سرکی اهدا شد.
وی پس از دریافت جایزهاش بیان کرد: خدا را شکر میکنم که این فرصت در اختیار من قرار گرفت. من متاسفانه از نزدیک شاهد موارد کودکآزاری و تجاوز به کودکان بودم و حتی متعرض را میشناختم. این فرصت را داشتم که با یکی از خانوادهها برای پیگیری حقوقی قضیه همراه شوم. اما متاسفانه متوجه شدم که قوانین ما در این زمینه خلأهای زیادی دارد و ممکن است حتی عرصه را برای متجاوز بازتر کند. امیدوارم پیام این فیلم به گوش قانونگذاران برسد.
اهدای جوایز بخش مستند
در ادامه مراسم هیئت انتخاب بخش مستند جشنواره فیلم فجر روی صحنه آمدند تا جوایز این بخش را اهدا کنند.
سیمرغ بلورین بهترین کارگردان فیلم مستند سینمایی به نیما مهدیان برای فیلم «یک وجب خاک» رسید.
نیما مهدیان پس از دریافت سیمرغ عنوان کرد: از همسر و خانواده شهید تشکر میکنم که به من محبت کردند. من ژانرهای مختلفی ساخته ام و برای ساخت این مستند ۲ سال تحقیق کردم. بدون هیچگونه سیاستزدگی و جناحبندی سیاسی سعی کردم در این مستند از یک خلا فرهنگی و انفعال رسانهای صحبت کنم. من اینجایزه را به فرزندان شهدای مدافع حرم اهدا میکنم.
سیمرغ بلورین بهترین فیلم مستند به جعفر صادقی تهیه کننده مستند «شگرد» اهدا شد.
وی پس از دریافت جایزه عنوان کرد: امیدوارم این سیمرغ باعث شود سوژه فیلم ما بیشتر دیده شود.
حضار ایستاده خانواده شهدا را تشویق کردند
شهیدیفر گفت: امسال بخش فیلمهای اول حذف شد و همه فیلمها در بخش سودای سیمرغ داوری شدند. ما ۲ فیلم درباره حادثه آمل در دوران دفاع مقدس داشتیم. فیلم اسفند به عملیات خیبر و شهید سیدعلی هاشمی پرداخت و اشک هور هم به مادر این شهید توجه داشت. فیلم خدای جنگ به تلاش شهید طهرانی مقدم پرداخت. پیشمرگ درباره شهید سهید قهاری بود. فیلم بچه مردم درباره شهدای مراکز شبانهروزی بود که بیشترین تعداد ادوار نامزدی را داشت. فیلم صیاد هم به زندگی شهید صیاد شیرازی پرداخت.
تشویق خانواده شهدا توسط حضار در اختتامیه جشنواره فیلم فجر
خانواده برخی شهدا در این سالن حضور دارند. در ادامه حضار ایستاده خانواده شهدا را تشویق کردند.
کمال تبریزی (کارگردان)، رضا درستکار (منتقد)، علیرضا رئیسیان (کارگردان)، علیرضا زریندست (فیلمبردار)، عزتالله ضرغامی (مدیر فرهنگی) و مستانه مهاجر (تدوینگر و تهیهکننده) اعضای هیأت داوران بخش مسابقه سینمای ایران چهل و سومین جشنواره فیلم فجر هستند.
اهدای جوایز بخش سودای سیمرغ
در ادامه مراسم نوبت به بخش سودای سیمرغ رسید و هیئت داوران جشنواره برای اهدای جوایز این بخش روی صحنه آمدند. برای معرفی هرکدام از داوران یک ویدئوی مخصوص با لحنی طنز تهیه شده بود.
سیمرغ بهترین جلوههای ویژه بصری
در بخش جلوههای ویژه بصری دو سیمرغ اهدا شد.
سیمرغ بلورین بهترین دستاورد فنی به علیرضا واعظ برای فیلم «موسی کلیمالله» اهدا شد.
سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه بصری به امیر ولیخانی برای فیلم «صیاد» اهدا شد.
دیگر نامزدها: محمد عبدی برای «تاکسیدرمی»-محمد برادران برای « خدای جنگ»-فرید ناظرفصیحی برای «زیبا صدایم کن»
سیمرغ بهترین جلوههای ویژه میدانی
سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه میدانی ضمن تقدیر از حمید رسولیان برای فیلمهای «۱۹۶۸» و «اسفند» به حمید رسولیان برای فیلم «صیاد» اهدا شد.
حمید رسولیان سپس عنوان کرد: خدا را شکر میکنم فیلمهایی کار میکنم که ارزشی و برای شهدا هستند. همه ما مدیون شهدا هستیم. این سومین سال پیاپی است که این سیمرغ را به شهدا تقدیم میکنم. امسال هم این جایزه را به شهیدان خدمت، شهید ابراهیم رئیسی و شهید امیرعبدالهیان تقدیم میکنم.
دیگر نامزدها: حمید رسولیان برای «۱۹۶۸»- حمیدی رسولیان برای «اسفند»-آرش آقابیک برای «زیبا صدایم کن»-رضا ترکمان برای «شمال از جنوب غربی»
سیمرغ بهترین چهرهپردازی
سیمرغ بلورین بهترین چهرهپردازی به شهرام خلج برای فیلم «موسی کلیمالله» تعلق گرفت.
صحبتهای شهرام خلج برنده سیمرغ بلورین بهترین چهرهپردازی
دیگر نامزدها: احسان روناسی برای «بچهی مردم»- عظیم فراین برای «زیبا صدایم کن»-شهرام خلج برای «شمال از جنوب غربی»- عباس عباسی برای «صددام»
سیمرغ بهترین طراحی لباس
سیمرغ بلورین بهترین طراحی لباس به آذر محمدی برای «موسی کلیم الله» تعلق گرفت.
آذر محمدی پس از دریافت سیمرغ عنوان کرد: بسیار مفتخرم که امشب در جمع اساتید سینما حضور دارم. ۴ سال است که با این پروژه همکاری دارم و از همه عوامل تشکر میکنم.
دیگر نامزدها: نازنین خزاعی- برای «بچهی مردم»- نیاز حمیدی برای «شمال از جنوب غربی »- رسول علیزاده برای «فریاد»- رعنا امینی برای «گوزنهای اتوبان»- مهشید صادقی برای «مرد آرام»
سیمرغ بهترین طراحی صحنه
سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه به کیوان مقدم برای «موسی کلیم الله» تعلق گرفت.
صحبتهای کیوان مقدم برنده سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه
دیگر نامزدها: بابک کریمی برای «بچهی مردم »- امیرحسین حداد برای «تاکسیدرمی»-رسول علیزاده برای «رها»-محمد رضا شجاعی برای «شمال از جنوب غربی »- محمد حسین کرمی برای «صددام»-محمد حسین کرمی برای «ناتوردشت»
سیمرغ بهترین صدا(صدابردار- صداگذار)
سیمرغ بلورین بهترین صدا(صدابردار- صداگذار) به میثم یاردیلو – حسین قورچیان برای « گوزنهای اتوبان» تعلق گرفت.
قورچیان گفت: من تا همین چند دقیقه پیش در استودیو بودم. امسال باندهای صوتی فیلمها خیلی جدی بود زیرا تعداد زیادی فیلم جنگی در جشنواره داشتیم. ممنونم از هیئت داوران که این نگاه عمیق را به صدا داشتند. پدر من هنرمند تجسمی است و همیشه در کارهایش نمادی از سیمرغ هست. من این سیمرغ را به مردم تقدیم میکنم.
دیگر نامزدها: پرویز آبنار- پرویز آبنار برای «بچهی مردم»- سعید بجنوردی- حسین ابوالصدق برای «تاکسیدرمی»-مسیح سراج- مهرشاد ملکوتی برای «شمال از جنوب غربی»- آرش قاسمی برای «پسردلفینی ۲»
سیمرغ بهترین موسیقی متن
سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن به کارن همایونفر برای «اسفند» تعلق گرفت.
دیگر نامزدها: کریستف رضاعی برای «بچهی مردم»- پیمان یزدانیان برای «ترک عمیق»- حبیب خزایی فر برای «شمال از جنوب غربی»- بهنام جلیلیان – عطا اخگر اندوز برای «ژولیت و شاه»
سیمرغ بهترین موسیقی متن
سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن به کارن همایونفر برای «اسفند» تعلق گرفت.
دیگر نامزدها: کریستف رضاعی برای «بچهی مردم»- پیمان یزدانیان برای «ترک عمیق»- حبیب خزایی فر برای «شمال از جنوب غربی»- بهنام جلیلیان – عطا اخگر اندوز برای «ژولیت و شاه»
سیمرغ بهترین تدوین
سیمرغ بلورین بهترین تدوین به عماد خدابخش برای «بچهی مردم» تعلق گرفت.
دیگر نامزدها: حمیدرضا نجفی راد برای « ۱۹۶۸» -بهرام دهقان برای «زیبا صدایم کن»- حمید زرگرنژاد- مجید طارمی برای «شمال از جنوب غربی»- پویان شعله ور برای «گوزنهای اتوبان»- مهدی سعدی- لقمان خالدی برای «رها»
سیمرغ بهترین فیلمبرداری
سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری به علی محمد قاسمی برای «شمال از جنوب غربی» تعلق گرفت.
محمد علی قاسمی به دلیل ترافیک به مراسم نرسیده بود و جای او محمد نادر فیلمبردار دوم فیلم جایزهی او را گرفت.
دیپلم افتخار بهترین فیلمبرداری به میلاد پرتوی برای فیلم «بچه مردم» رسید.
میلاد پرتوی عنوان کرد: سیمرغ میخواستم اما همین دیپلم هم خیلی برایم مهم است. این جایزه را به عوامل فیلم و خانواده عزیزم اهدا میکنم.
علیرضا زریندست عضو هیئت داوران و فیلمبردار پیشکسوت سینما عنوان کرد: جای جای این مملکت استعدادهای فراوانی دارد که هرکدام میتوانند به مردان بزرگی در سینمای ایران تبدیل شوند اما سایت رسمی بت فوروارد آقای پرتوی یکی از استعدادهای بزرگ سینمای ایران هستند.
دیگر نامزدها: سعید براتی برای «اسفند»- داود محمدی برای «تاکسیدرمی»- محمدآلادپوش برای«ترک عمیق»- سامان لطفیان برای « زیبا صدایم کن»- تورج منصوری برای «موسی کلیمالله»
در میانه مراسم و در پایان بخش اول اهدای جوایز، با حضور گروهی نوازنده روی سن، تصاویری از اختتامیههای سالهای دور جشنواره فیلم فجر پخش شد.
در ادامه مراسم علی زندوکیلی همراه با گروه نوازندگان خود روی صحنه آمد و چند قطعه برای حاضران اجرا کرد.
سپس کلیپی از جلسات داوری هیئت داوران برای حاضران پخش شد.
سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد به فرهاد آییش برای«موسی کلیم الله» تعلق گرفت.
فرهاد آئیش، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد گفت: نقشم در موسی کلیمالله نقشی بود که میتوانست برای هر بازیگری سیمرغ بیاورد؛ حاتمیکیا ممنونم از نقشی که به من دادی.
دیپلم افتخار بهترین بازیگرِ نقشِ مکملِ مرد به عنایت بخشی برای بازی در فیلم شاه نقش رسید.
عنایت بخشی، برندهٔ دیپلم افتخار نقش مکمل مرد گفت: نمیخواهم چیزی از گذشتهام بگویم اما خیلی زحمت کشیدم برای سینما. ساختمان صداوسیما با کمک ما ساخته شد و هربار از آنجا رد میشود اشکم سرازیر میشود
دیگر نامزدها: عباس غزالی برای «آبستن»- تورج الوند برای «اشک هور»- رضا کیانیان برای «بچهی مردم»- پیمان قاسمخانی برای «گوزنهای اتوبان»- بهنام تشکر برای «موسی کلیم الله»- میرسعید مولویان برای «ناتوردشت»
رضا درستکار یکی از اعضا هیات داوران بیان کرد: ۵۰ سال قبل فیلمی به نام «مهر گیاه» ساخته شد که هیأت انتخاب جشنواره تهران آن را رد کرد و بعدها سازنده این فیلم بابت آن گله کرد.
وی افزود: حیف شد در این جشنواره «پیرپسر» (خارح از مسابقه) نمایش داده شد و حسن پورشیرازی امکان گرفتن جایزه نداشت. بازیگران ستونهای سینما هستند و انتخاب از بین این دوستان سخت بود.
سیمرغ بهترین نقش مکمل زنسیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل زن به لیندا کیانی برای «۱۹۶۸» تعلق گرفت.
لیندا کیانی، بهترین بازیگر نقش مکمل زن گفت: از کسانیکه سالها زحماتم را نادیده گرفتند تشکر میکنم؛ آنها باعث شدند مجبور شوم بیشتر تلاش کنم.
دیگر نامزدها: ساره بیات برای «چشم بادومی»-غزل شاکری برای «رها»-بیتا عزیز برای «مرد آرام»-بهاره کیان افشار برای «موسی کلیم الله»
سیمرغ بهترین نقش اول مرد
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد به مصطفی زمانی برای «شمال از جنوب غربی» تعلق گرفت.
مصطفی زمانی، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اصلی مرد گفت: از هیئت داوران جشنوارۀ فجر میخواهم سیمرغ من را بهعنوان سیمرغِ مشترک ثبت کنند. اگر حسن پورشیرازی در بین نامزدها بود جایزه به من نمیرسید.
عزت الله ضرغامی عضو هیئت داوران گفت: مصطفی زمانی بهخاطر فیلم «یوسف پیامبر» چهرۀ جهانی دارد و او در کشورهای اسلامی شناختهشده است. کشف مصطفی زمانی توسط فرجالله سلحشور درست بود و اتفاقی نبود.
دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد به نوید پورفرج برای بازی در فیلم «گوزنهای اتوبان» رسید.
نوید پورفرج پس از دریافت جایزه عنوان کرد: خیلی خوشحالم که پس از ۴ بار کاندید شدن توانستم دیپلم افتخار فجر را دریافت کنم. خوشحالتر بودم که زمانی این دیپلم را میگرفتم که حال دل مردمم بهتر باشد. برای مردم آرزوی بهترینها را دارم و امیدوارم لبشان همواره خندان باشد.
دیگر نامزدها: امیرنوروزی برای «۱۹۶۸»- رضا مسعودی برای «اسفند»- مهبد جهان نوش برای« بچهی مردم»- شهاب حسینی برای «رها»-امین حیایی برای «زیبا صدایم کن»- رضا عطاران برای «صددام»
سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زنسیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن به فریبا نادری برای «شوهر ستاره» تعلق گرفت.
فریبا نادری پس از دریافت سیمرغ بیان کرد: پس از ۲۰ سال امروز نتیجه تمام سختیهای کارم را دیدم. زمانی که به دفتر آقای اوجی رفتم که فیلمنامه پرینت شده را بگیریم. آقای اوجی به من گفت که مراقب باش سیمرغ از لای فیلمنامه نیافتد. آقای اوجی من خیلی قدر این سیمرغ را میدانم و تلاش میکنم پس از این به بهترین شکل این مسیر را طی کنم.
دیگر نامزدها: پادینا کیانی برای «۱۹۶۸»- رویا افشار برای «اشک هور»- ژولیت رضاعی برای «زیبا صدایم کن»-شمیلا شیرزاد برای «مرد آرام»- مریلا زارعی برای «موسی کلیم الله»
مستانه مهاجر عضو هیئت داوران بیان کرد: ما ۳ بازیگر جوان در این بخش داشتیم که همه درخشان بودند. من میخواهم اکنون ایستاده برای مریلا زارعی دست بزنم زیرا هر کدام از همکارهایش که امروز جایزه گرفتند با عشق برایشان دست زد.
سیمرغ بهترین فیلم پویانمایی
سیمرغ بلورین بهترین پویانمایی به «پسردلفینی۲» محمد امین همدانی تهیه کننده و محمد خیراندیش کارگردان تعلق گرفت.
محمد امین همدانی پس از دریافت جایزه خود گفت: انیمیشن در بخش بینالملل دارد طلایه دار سینمای ایران میشود و ما در پسر «دلفینی ۱» فروش خوبی داشتیم و امیدوارم در آینده همه به انیمیشن افتخار کنیم.
محمد خیراندیش هم در سخنانی گفت: از عوامل ۴۰۰نفره فیلم «پسر دلفینی ۲» که شبانهروزی فعالیت کردند تشکر میکنم و از دبیر جشنواره و هیات داوران که پویانمایی را جدی گرفتند کمال قدردانی را دارم.
دیگر نامزدها: «افسانه سپهر» مهدی جعفری جوزانی -«زال و رودابه»محمد علی سجادی- «ژولیت و شاه» آرمان رهگذر
سیمرغ بهترین کارگردان اول
سیمرغ بلورین بهترین کارگردان اول به محمود کریمی برای «بچهی مردم» تعلق گرفت.
محمود کریمی هم پس از دریافت جایزه خود از هیات داوران تشکر کرد و گفت: خیلی از بچههای فیلم ما امشب نامزد شدند و جای خانم خیراندیش خالی بود که باید مورد تشویق قرار بگیرند، این سیمرغ مشترکا به من و همسرم که نویسنده «بچه مردم» بود میرسد که دوسال با هم متن فیلم را نوشتیم.
وی یادآور شد: البته جایزه اصلی این سیمرغ به بچههایی میرسد که گمنام به جبهههای جنگ رفتند و شهید شدند.
دیگر نامزدها: امیرمهدی پوروزیری برای «۱۹۶۸»- آرمان زرین کوب برای «ترک عمیق »-ابراهیم امینی برای «چشم بادومی»-حسام فرهمند برای «رها»- محمدرضا اردلان برای «فریاد»
سیمرغ بهترین فیلم اول
سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول به فیلم «رها» سعید خانی تعلق گرفت.
خانی گفت: فیلمم را آقای پوراحمد تقدیم میکنم. شهاب حسینی اگر تو نبودی این فیلم ساخته نمیشد. در شرایطی که روابط بر ضوابط ارجحتر است، این فیلم را ساختیم. برای ساخت این فیلم ریسک کردم. آقای وزیر ارشاد خواهش میکنم که قاتل وحشی را اکران کنید. من اگر دلار خریده بودم بیشتر سود میکردم اما ما عاشق سینما هستیم. آقای وزیر اگر آقایان از بالا به شما فشار میآورند، ما از پایین به شما فشار میآوریم.
دیگر نامزدها: «۱۹۶۸» به تهیهکنندگی ایرج محمدی-«بچهی مردم» به تهیهکنندگی سید علی احمدی- «ترک عمیق» به تهیهکنندگی محسن چگینی-«چشم بادومی» سجاد نصرالهی نسب -«فریاد» بهمن بنی اردلان
سیمرغ بهترین فیلم از نگاه ملی جایزه ویژه سردار شهید سلیمانی
سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه ملی (جایزه سردار سلیمانی) به سعید سعدی برای فیلم «خدای جنگ» اهدا شد. در این مراسم اعلام شد که کسی از عوامل حاضر نیست و ما جایزه را به تهیهکننده میرسانیم.
سیمرغ دوم این بخش به مهدی فرجی اهدا شد به تهیهکننده «ناتوردشت» که جانشین تهیهکننده این جایزه را دریافت کرد.
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، رائد فریدزاده رئیس سازمان سینمایی و منوچهر شاهسواری نیز برای اهدای جایزه روی صحنه آمدند.
سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه به محمود کریمی- فائزه یارمحمدی برای «بچهی مردم» تعلق گرفت.
محمود کریمی پس از دریافت جایزه عنوان کرد: ما این فیلمنامه را با فائزه یارمحمدی همسرم نوشتهایم.
فائزه یارمحمدی نیز بیان کرد: زمانی که میخواستیم فیلمنامه را شروع کنیمفال حافظ گرفتیم و این شعر آمد: گرت چو نوحِ نبی صبر هست در غمِ طوفان/ بلا بگردد و کامِ هزارساله برآید.
دیگر نامزدها: آرش صادق بیگی- میلاد صدرعاملی- محمدرضا صدرعاملی برای «زیبا صدایم کن»|حمید زرگرنژاد- سید محمد حسینی – محمد جواد اسلامی برای «شمال از جنوب غربی»| باقر سروش- ابوالفضل صفاری برای «گوزن های اتوبان»| مهنوش صادقی برای «مرد آرام»| ابراهیم حاتمی کیا برای «موسی کلیم الله»
سیمرغ جایزه ویژه هیات داوران
سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیات داوران هم به «سونسوز» به کارگردانی رضا جمالی تعلق گرفت.
رضا جمالی پس از دریافت جایزهاش گفت: از تک تک عوامل فیلم «سونسوز» تشکر میکنم، مخصوصا همسرم که شبانهروز کنار من بود.
سیمرغ بهترین کارگردانی
سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی نیز به حمید زرگرنژاد برای «شمال از جنوب غربی» تعلق گرفت.
حمید زرگرنژاد هم پس از دریافت سیمرغ بلورین خود گفت: از همه بچههای فیلم «شمال از جنوب غربی» تشکر میکنم کنار من بودند، ۲۵سال پیش یک فیلم کوتاه داشتم که آقای تبریزی به من جایزه نداد و ناراحت شدم ولی الان متوجه شدم که باید تلاش خودم را بیشتر میکردم.
دیگر نامزدها: محمود کریمی برای «بچهی مردم»- رسول صدرعاملی برای «زیبا صدایم کن»-رضا جمالی برای «سونسوز»- ابوالفضل صفاری برای «گوزنهای اتوبان»- ابراهیم حاتمیکیا برای «موسی کلیمالله»
سیمرغ بلورین بهترین فیلم به «زیبا صدایم کن» به تهیهکنندگی سید مازیار هاشمی تعلق گرفت.
سید مازیار هاشمی هم پس از دریافت سیمرغ بلورین خود با یادی از علی معلم گفت: مفتخرم که رسول صدرعاملی به من اعتماد کرد، از کانون پرورش فکری کودک و نوجوانان هم بابت زحماتشان و از عوامل فیلم «زیبا صدایم کن» تشکر میکنم.
او خطاب به رسول صدرعاملی کارگردان فیلم گفت که جایزه برای شماست.
وی همچنین از ابراهیم حاتمیکیا (در مراسم حاضر بود) تشکر کرد که با فیلمهایش عاشق سینما شده است.
سید مازیار هاشمی از هنرمندان درگذشته کیومرث پوراحمد، فرشته طائرپور و کامبیز پرتوی هم یاد کرد.
دیگر نامزدها: «بچهی مردم» به تهیهکنندگی سید علی احمدی- «شمال از جنوب غربی » به تهیهکنندگی مهدی مددکار-«گوزنهای اتوبان» به تهیهکنندگی ابوالفضل صفاری- «موسی کلیم الله» به تهیهکنندگی سید محمود رضوی
در ادامه منوچهر شاهسواری عنوان کرد: نکته جالب توجه امسال این است که به واسطه چهلوسومین جشنواره فیلم فجر سازمان امور اجتماعی کشور توافقی با سازمان سینمایی داشتند. امسال برای ۲ فیلم جایزه ویژهای در نظر گرفته شده است که در بخش تجلی اراده ملی اهدا میشود.
وی افزود: ۲ فیلم «بچه مردم» و «چشمبادومی» از سوی داوران و مشاوران سازمان امور اجتماعی مستحق این جایزه هستند و در اولویت حمایت سازمان سینمایی و سازمان امور اجتماعی قرار دارند. مبارک هر ۲ باشد و حالا بروید به دنبال فیلمنامه.
سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران
بهترین فیلم از نگاه تماشاگران با حضور علی دهکردی، مدیر عامل خانه سینما معرفی شد.
شاهسواری در این بخش اضافه کرد که برای بهترین فیلم انیمشین نیز جایزه مردمی درنظر گرفته شده است.
علی دهکردی با اشاره به اهمیت جایزه مردمی و با تقدیر از علی آشتیانی پور (مدیر جایزه مردمی) که روی سن حاضر شد، گفت: «پسر دلفینی ۲» برگزیده نگاه تماشاگران در بخش انیمیشن شد.
شاهسواری در بخش مسابقه سینمای ایران نیز فیلم «پیشمرگ» علی غفاری را به عنوان بهترین فیلم از نگاه تماشاگران معرفی کرد.
فیلمهای دوم تا هفتم این بخش نیز به ترتیب عبارتند از: رها، موسی کلیمالله، ناتور دشت، بچه مردم، زیبا صدایم کن، خدای جنگ.
ضرغامی پس از پایان آمدن از صحنه به سمت عوامل فیلم «موسی کلیمالله» آمد و از ابراهیم حاتمیکیا و سایر عوامل تشکر و قدردانی کرد.
«آبان» به نوعی شرح مصایب «زن» بودن در اجتماعی در حال پوستاندازی است، جایی که «پول» مرام و آیین غالب می شود، «گرگ» بودن ارزش است و بر هر چیز انسانی، از جمله «شرافت» قیمتگذاری می کنند.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- سریال «آبان» از پلتفرم «شیدا» سومین هفتهای است که از شبکه نمایش خانگی در حال پخش است. رضا دادویی کارگردان این سریال، جدای از تحصیل در حوزه ادبیات نمایشی، دستی در ترجمه آثار ادبی و نمایشی و همچنین نوشتن قصه و نمایشنامه دارد و این صبغهی ادبی و آکادمیک، آشکارا تاثیر خود را بر «آبان» گذاشته است.
«آبان» هم به لحاظ شیوهی روایت، هم دکوپاژ، دیالوگنویسی و البته ریتم (تا به اینجای انتشار) کار شسته و رفته و نسبتا جذابی از کار در آمده است که مخاطب خود را به دنبال می کشد. برگ برندهی دادویی، پرملات بودن قسمت اول هم به لحاط قصه، هم به لحاظ ایجاد تعلیق، است و این هنری است که بسیاری از مجموعههای نمایش خانگی از آن بیبهره بودهاند و بعضا تا قسمت سوم و چهارم، هنوز موتور کار راه نمی افتد.
در دنیای به شدت رقابتی فیلم و سریال، که مخاطب از حق انتخاب بین دریایی از فیلم و سریال ایرانی و خارجی برخوردار است، هنر کارگردان این است که در همان قسمت اول، حتی در همان بیست دقیقهی اول قسمت نخست، مخاطب خود را قانع کند که داستانی جذاب برای عرضه دارد که به گذاشتن وقت از سوی مخاطب می ارزد.
البته از حق نباید گذشت که لاله مرزبان در نقش «آبان»، نقشی کلیدی در این جذابیت پیشگفته داشته، چرا که مرزبان مشخصا نقش خود را عمیقا درک و درونی کرده و به نظر می رسد یک طراحی ذهنی دقیق برای تصویرکردن زنی هوشمند و تحصیلکرده از طبقه متوسط دارد که برای حفظ و برکشیدن کانون گرم خانواده کوچک خود، به شیوهی خود، در حال مبارزه است.
زنی که به واسطهی هوش بالای خود، به لحاظ روحی، هم حساستر و هم آسیبپذیرتر از عامهی مردمان است، اما باید خود را پوستکلفت و زمخت بنمایاند تا اسیر «گرگ» های کمینکرده در اجتماع نشود، اما با همهی جدیبودنها و حرفهایگریها و متمرکزبودن بر کار، به هر حال گرگها زخم خود را بر او و بر زندگی خانوادگی او می زنند.
«آبان» به نوعی شرح مصایب «زن» بودن در اجتماعی در حال پوستاندازی هم هست، زنی که هر چقدر تلاش می کند تا خود را بر اساس تواناییها و قابلیتهای علمی و کاری خود عرضه کند، باز سوژهی «فانتزی» های مسموم مردانی از جنس زر و زور و تزویر می شوند، که «گرگ» بودن برایشان ارزش است
البته بازیهای خوب «آبان» مختص بازیگر نقش اول نیست و قاطبهی بازیگران(حتی در نقشهای فرعی)، مسلط، کاربلد و حرفهای ظاهر شدهاند. هم بهرام ابراهیمی(در نقش کهنمویی)، هم مریم سعادت(در نقش همسر کهنمویی) و هم حمید ابراهیمی(در نقش منصور) عالی هستند. شهاب حسینی(در نقش ثابت) دوران اوج بازیگری خود را می گذراند و یک مرد میانسال ثروتمندِ بیمار، تلخکام و مرموز را با مهارت تمام متجسّم می کند.
امین حیایی، با کولهباری از نقشهای متنوع در کارنامه خود، حالا دیگر به اوج راحتی و صمیمیت با دوربین رسیده است. او در نقش محمودی(دستیار خوشگذران و اهل شیطنتِ ثابت)، قدرتمند ظاهر شده و وجهی دیگر از قابلیتهای بازیگری خود را عیان می سازد. بهزاد خلج که به واسطهی پخش سریال «آقای قاضی» محبوبیتی در بین بینندگان سیما به هم زده، در «آبان» نشان می دهد که کشف نسبتا دیرهنگام سینمای ایران است. او با تمام وجود در نقش فرو می رود و همچون یک بازیکن غیرستاره، اما کلیدی، کاملا در خدمت تیم عمل می کند و رنگ و نقش خاص خود را بر اثر به جای می گذارد.
دیالوگنویسی حسابشده و «به اندازه» از دیگر نقاط قوت «آبان» است. کلام، متناسب و منطبق بر خلق و خو و پایگاه اجتماعی کاراکترها بر دهانشان نشسته است. به عنوان یک مصداق، سکانس اولین مواجهه آبان با ثابت قابل ذکر است. ثابت فرد باهوشی است که یک هلدینگ اقتصادی عظیم را راه انداخته و مدیریت می کند؛ او با مطالعهی رزومهی کاری و تحصیلی آبان می داند که با زنی هوشمند و نخبه طرف است؛ از این رو، مکالمهی او با آبان تبدیل به یک دیالوگ ضربدار پینگپنگی، پر از استعاره و کنایه و ایهام، می شود که نمونهی آن را کمتر در سینمای ایران می بینیم.
باز جنس دیالوگهای محمودی(امین حیایی) با آبان کاملا متفاوت، و منطبق بر شخصیت و خلق و خوی کاملا متفاوت محمودی است. در واقع، کاگردان موفق شده به «هوش» آبان(به عنوان یک نخبهی دانشگاهی) جنبهی عیان و عملی بدهد، چرا که او زنی است که بر اساس شخصیت طرف مقابل، کلام خود را تنظیم می کند و آنقدر انعطاف ذهنی و قدرت و سرعت انتقال ذهنی بالایی دارد که لحن و شیوهی بیان متناسب با آدمهای مختلف را پیدا کند و به کار بگیرد(مثلا در سکانس مواجههی او با راننده تاکسی که به خیال خود قصد اغوای او را دارد).
سریال «آبان» در بنمایهی کلی خود، یادآور فیلم «پیشنهاد بیشرمانه» (1993/آدرین لین) است، که مردی ثروتمند، با سوءاستفاده از تنگنایی که یک زن متاهل در آن قرار گرفته، پیشنهادی شرمآور به او می دهد که بنیان زندگی خانوادگی و شرافت شخصی او را توامان هدف می گیرد، و در این میان، انگیزههای مرد ثروتمند در ابهام است و به مرور از آن پردهبرداری می شود.
با اینحال، سریال «آبان» کاملا فضایی ایرانی دارد و جنس ناهنجاریها و بحرانهای اجتماعی و فردی جامعهی ایرانی 1403 را به تصویر می کشد. جامعهای که به واسطهی حاکمشدن تدریجی همان روابط اقتصادی حاکم بر نیویورک، لندن، دهلی و استانبول، به لحاظ زیست اجتماعی و فرهنگی نیز، لاجرم، با اختلاف زمانی دو سه دههای، در حال تجربهکردن همان روابط و مناسباتی است که مردمان آن شهرها تجربه کردهاند. پولدارها و نوکیسهگانی که به واسطهی فرآیندهای اقتصادی ناسالم و فاسد، به درامدهای کلان می رسند و هلدینگهای آنچنانی راه می اندازند و شبها، درآمدهای بادآوردهی خود را در «پوکر» شبانه می بازند، چون دنبال «هیجان» و «ُسرگرمی» و حتی «عیش و عشرت» تازه هستند.
در جامعهای که کمکم «پول» به عنوان ارزش غایی، سیطره کامل می یابد و برای «همهچیز» قیمتی تعیین می شود، حتی برای «شرف» انسان. تاوان این «هیجانطلبی» قشر نوکیسهی تاراجگر را هم معمولا طبقهی متوسطی می پردازد که برای سقوط نکردن به ورطهی فقر و استضعاف، باید به آب و آتش بزند و در این میان، احتمال این که در کمین عشرتجویی خانمانبرانداز پولمندان تازه به نوا رسیده بیافتند، روز به روز بیشتر می شود.
«آبان» تا به اینجا، روایتی از همین داستان تلخ و تراژیک است. جایی که حتی نخبگان دانشگاهی و المپیادی، برای آن که از هوش و نبوغ خود بهرهی عینی ببرند، محتاج دلالان تاراجگر می شوند، وگرنه باید طعم زندانیشدن در کنار قاچاقچیان، دزدان خردهپا و خلافکاران را بچشند.
نکتهی بسیار قابلتوجه در شخصیتپردازی «آبان»، این است که ما یک شخصیت چندلایه و نسبتا پیچیده از او می بینیم که همواره در حال سنجش و تحلیل شرایط یا آدمهای مقابل خود است و از این رو، حرفها و کنشهای کلیشهای و کاملا قابلانتظار از او نمی بینیم. در واقع، او با سنجیدن پیچیدگی و خطیر بودن شرایطی که خود و سایت رسمی بت فوروارد خانوادهاش در آن گیر کردهاند، سعی می کند احساسات خود را کنترل کند و طوری برخورد کند که بتواند وضعیت را «مدیریت» کند، و از یک کاراکتر «باهوش» انتظار چنین است. گرچه در نهایت، آبان راه به جایی که نباید، می بَرَد.
به هر حال، جامعهی ایران مناسبات و روابط و بحرانهای جدیدی را تجربه می کند، چیزهایی که بیش از هر چیز، محصول مناسبات اقتصادی جدید است و تبعات و بروندادهای آن، واضحتر و عیانتر از آن است که نادیده گرفته شود. فیلم و سریال، به عنوان رسانهی مسلط این روزگار، اگر بخواهد چشم بر این هنجارها و ناهنجاریهای تازه ببندد، لاجرم باید دل به همان کمدیهای سخیف و دوزاری و مطربی و رقص و شلنگتختهی مردان سبیل از بناگوش دررفته با اطوار زنانه رضایت داد. یا صرفا به تصویر «رویایی» و «پاک و پاکیزه» (لیکن بریده از واقعیات) از زیست اجتماع کنونی ایران، در سیما رضایت داد. اما، این «خودفریبی» است. باید شنائتها و شئامتها را هم (تا جایی که عفت عمومی جریحهدار نشود و پردههای اخلاق دریده نگردد) دید و به وجود آن اذعان کرد، تا بتوان چارهای برای آن اندیشید. به قول آن شاعر قلندر، «از تلخ، پروا نیست».
در خرداد سال ۱۳۹۰ و دیدار شاعران آیینی با رهبر انقلاب، حضرتآقا درباره موضوعات گوناگونی سخن گفتند و به اهمیت پرداختن به آنها در شعر آیینی اشاره فرمودند. یکی از این موضوعات، بحث دعا و مناجات بود.
به گزارش مشرق، یوسف رحیمی، طلبه، شاعر و پژوهشگر ادبیات آیینی است. او سرودن شعر را از سال ۱۳۸۴ آغاز کرده و در این مسیر بیشترین بهره را از حضور در انجمن ادبی مشکات، با حضور استاد سیدمهدی حسینی و شاعران آیینی شهر قم برده است. او در عرصه شعر هیأت بهصورت تخصصی فعالیت میکند و نوحهسرایی برای اهلبیت(ع) را از افتخارات خود میداند.
از آثار او میتوان به زخم سیب، ۹۵ روز باران، صبح اجابت و حسنیوسف اشاره کرد. کتاب «دوستت دارم» بهتازگی با مجموعهای از اشعار مناجاتی برگرفته از مضامین مناجات شعبانیه، مناجات خمسعشر، دعای کمیل، دعای ابوحمزه و دعای ندبه به قلم یوسف رحیمی در قالبهای مثنوی، دوبیتی و رباعی منتشر شده است. او بهعنوان شاعری آیینی کلام رهبر معظم انقلاب را سرلوحه کارهایش قرار داده و در حوزه شعر مناجات قدمهایی برداشته است.
چه شد که کتاب دوستت دارم در فضای شعر مناجات منتشر شد؟
در خرداد سال ۱۳۹۰، نخستین دیدار شاعران آیینی با رهبر انقلاب برگزار شد. در آن جلسه، حضرتآقا درباره موضوعات گوناگونی سخن گفتند و به اهمیت پرداختن به آنها در شعر آیینی اشاره فرمودند. یکی از این موضوعات، بحث دعا و مناجات بود. ایشان در این زمینه به مرحوم بهجتی، از شاعران یزد، اشاره کردند که بخشهایی از دعای ابوحمزه را به شعر درآورده بودند. پس از آن دیدار، انگیزهای جدی برای من ایجاد شد تا در حوزه شعر مرتبط با دعا و مناجات فعالیت کنم. حدود یکی دو سال روی دعای ابوحمزه کار کردم و مجموعهای از رباعیات آماده شد که در قالب کتابی با عنوان صبح اجابت انتشار یافت.
در دومین دیدار شاعران آیینی که سال ۱۳۹۵ برگزار شد، مسئولان این نشست دغدغه داشتند شاعرانی که براساس فرمایشات حضرتآقا در دیدار نخست شعرهایی سروده بودند، فرصتی برای ارائه آثارشان پیدا کنند. در این جلسه چند رباعی با موضوع دعای ابوحمزه خواندم که مورد توجه حضرتآقا قرار گرفت. ایشان نیز مجددا در سخنانشان به موضوع دعا و به رباعیاتی که خوانده بودم اشاره کردند. بعد از این دیدار، انگیزه قویتری پیدا کردم تا وقت بیشتری به این موضوع اختصاص دهم. از سال ۱۳۹۵ تاکنون، نزدیک به هشت سال است که روی دعاهای مختلف مانند دعای کمیل، دعای ندبه، مناجات شعبانیه و مناجات خمسعشر کار کردهام. سرانجام حاصل این تلاشها را در قالب اشعار مختلف آماده کردم و اخیرا با عنوان دوستت دارم منتشر شد.
هماکنون فضای شعر آیینی کشور در چه وضعیتی قرار دارد؟
شعر مذهبی و آیینی، با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران، یکی از محبوبترین و پرمخاطبترین گونههای شعری است. بهویژه در جامعه مذهبی کشور، این نوع شعر جایگاه ویژهای دارد. بسیاری از اشعار سرودهشده، اگرچه ممکن است بهصورت کتاب منتشر شوند، اما بهدلیل کاهش استقبال از بازار کتاب و گسترش فضای مجازی، معمولا در تیراژهای پایین به چاپ میرسند. این اشعار غالبا در نهایت بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ نسخه، و در بهترین حالت تا هزار نسخه، منتشر میشوند و به دست علاقهمندان میرسند. در مقابل، یک شعر آیینی یا مذهبی، مثلا در ایام محرم، میتواند توسط هزاران نفر حاضر در مراسم شنیده شود. همچنین، این اشعار اغلب بهصورت فایلهای صوتی و تصویری منتشر میشوند و به این ترتیب بازهم تعداد بالایی مخاطب پیدا میکنند.
این موضوع نشاندهنده جایگاه ممتاز و گسترده این اشعار در میان مردم است و این نوع اشعار را به یکی از پرمخاطبترین انواع شعر امروز تبدیل کرده است. بااینحال، لازم است در این مسیر مراقبتهای ویژهای انجام گیرد تا این نوع از شعر دچار آسیبها یا انحرافات محتوایی نشود. در این زمینه، نقش انجمنهای ادبی بسیار حیاتی است. ضروری است که شاعران قبل از انتشار و ارائه، آثار خود را در این انجمنها ارائه کنند تا از طریق نقد و بررسی، اشتباهات احتمالی اصلاح شود و شعر از لحاظ ادبی و محتوایی برای ارائه در سطح قابل قبولی باشد.
یکی از قالبهایی که در این سالها مورد اقبال ویژه قرار گرفته سرودها و نماهنگهای مذهبی است که با وجود اتفاقات خوبی که رقم زدهاند از آسیب نیز در امان نبودهاند. بهعنوانمثال اینکه آیا هر موسیقی و ریتمی متناسب با موضوعات مرتبط با اهلبیت(ع) است یا نه، یکی از مواردی است که جای توجه و تأمل بیشتر دارد. سایت رسمی بت فوروارد همچنین بعضی از تعابیری که نسبت به معصومین(ع) به کار میرود در شأن آن ذوات مقدسه نیست و لازم است این نماهنگها حتما قبل از انتشار در معرض نقد و نظر اساتید و کارشناسان این عرصه قرار بگیرد.
به نظر شما شاعران آیینی چه نقشی در شرایط امروز مداحی در کشور ما دارند؟
یکی از مباحث کلیدی و تأثیرگذار در فضای مداحی امروز تعامل بین شاعر و مداح و رسیدن به یک گفتمان مشترک است. اهمیت موضوع زمانی بیشتر میشود که این گفتمان از دغدغههای اجتماعی و مسائل روز گرفته شده باشد. برای مثال، اگر جامعه امروز نیاز به امیدآفرینی دارد،چه بهترکه شاعر ومداح با همفکری وتبادلنظر،براین موضوع تمرکزکنند.چنین همکاریای میتواند به ارتقای کیفیت آثار ارائهشده منجر شود.شاعر همچنین میتواند برای مداح نقش یک مشاور ادبی راداشته باشد و به او در انتخاب اشعاری که از سایر شاعران میخواهد درجلسه اجرا کند مشاوره بدهد. بسیاری از آثار موفقی که در این سالها ارائه شده حاصل ژرفاندیشی و خلاقیت شاعر آن اثر بوده که با اجرای خوب مداح در جامعه انتشار یافته و اثرگذار شده است.
چند سالی است که در حوزه شعر مناجات فعال هستید. به نظر شما تا چه اندازه ضرورت این نوع از اشعار در ادبیات کشورمان احساس میشود؟
یکی از واقعیتهایی که نمیتوان انکار کرد این است که هرچه ارتباط انسان با خدا قویتر باشد، توانایی او برای عبور از مشکلات زندگی نیز بیشتر میشود. توکل، ایمان و باور عمیقتر به خداوند، قدرت بیشتری برای مقابله با سختیها به انسان میبخشد. در همین راستا، شعر بهعنوان یکی از ابزارهای هنری میتواند این نوع باورها را در دل مخاطبان تقویت کرده و پرورش دهد. بهعنوانمثال، جلسات مناجاتخوانی ممکن است گروه خاصی از افراد را در بر گیرد، اما شعر، بهدلیل جایگاه هنر عامهپسند در فرهنگ ما و پیشینه هزارسالهاش، نقشی عمیق در زندگی روزمره ما دارد.
یکی از ویژگیهای شعر این است که در خلوت انسانها راه پیدا میکند و گاهی انسان متوجه میشود بهطور ناخودآگاه بیتی را که از آن خوشش آمده بارها تکرار کرده است. از این رو، شعر میتواند پلی باشد برای افرادی که شاید انس چندانی با دعا ندارند، اما از طریق جذابیتهای شعری به مفاهیم عمیق دعا نزدیک شوند و با آن ارتباط برقرار کنند.
شعر آیینی تا چه اندازه میتواند تأثیرگذار باشد؟
هنر تأثیر عمیق ومنحصربهفردی دارد.هرمفهومی که درقالب هنری بیان شود،میتواند اثری ویژه برمخاطب بگذارد. بهعنوانمثال در برخی کشورها، هنر اولشان تئاتر یا سینما بوده، اما در کشور ما، این شعر است که جایگاه اول را داشته و هنوز هم چنین است. مردم در گفتوگوهای روزمره خود بارها در قالب تکیهکلامها و ضربالمثلها از شعر استفاده میکنند.این نشان میدهد که شعر در فرهنگ ما جایگاه خاصی دارد و تأثیرگذاری آن چشمگیر است. از این رو ما شاعران آیینی، باید به این نکته توجه کنیم که توانمندی در این حوزه مستلزم گسترش مطالعات است، بهویژه در زمینههای دینی. انس بیشتر با متون روایات، تاریخ اسلام، سیره اهلبیت(ع)، دعاها و زیارتنامهها میتواند به غنای شعری ما بیفزاید و زمینهساز خلق آثاری عمیقتر و پرمفهومتر شود. چنین شعری برای مخاطب امروز حاوی پیامهای جدیتر و تأثیرگذارتری خواهد بود.
یکی از اشعار یوسف رحیمی با عنوان «موعود جمعهها»
امروز دلتنگم، نمیدانم چرا! شاید ...
این عمر با من راه میآید؟ نمیآید؟
اصلا چقدر از راه مانده؟ من کجا هستم؟
کی اختیار لحظههایم رفت از دستم؟
دلخوش به رفتن بودم اما راه گم کردم
این راه روشن را چه شد ناگاه گم کردم
حتی چراغ روشنی هم این طرفها نیست
در ازدحام ابرها، خورشید پیدا نیست
فانوس دل، میخواهد ای خورشید، نور از تو
خیری ندارد باقی این عمر دور از تو
دور از نگاهت لشکر غمها کمین کرده
آه مرا داغ فراقت آتشین کرده
ای یوسف غربتنشین! سوی وطن برگرد
جان سفر کرده بیا یک دم به تن برگرد
آرام جانها! کی جدا بودی ز ما؟ هرگز
از دیده پنهانی ولی از دل جدا؟ هرگز
این دود اسفند است یا نه، آتش دلهاست
در چشم بارانی به یادت تا سحر احیاست
تو پرسش بیپاسخ دلهای مشتاقی
سوز و گداز ناله و فریاد عشاقی
سخت است یوسف باشی و تنهاترین باشی
در اوج عزت باشی و غربتنشین باشی
گم کرده این دنیا دوباره راه و چاهش را
گم کرده پشت ابر غیبت، آه... ماهش را
دنیای ما بازار مصر است و چه بازاریست
دنیا غمش هم بیتو حتی کوچهبازاریست
عمریست که ما راه را از چاه گم کردیم
افسوس با خود یک کلاف نخ نیاوردیم
این لحظهها بییاد تو دلگیر و دلتنگاند
این نغمهها بیعطر نام تو بدآهنگاند
این روزها شاید تو دلتنگی که اینگونه
یکباره دیگرگون شده دنیای وارونه
من خوب میدانم تو دلگیری از این دنیا
دلگیری از روز و شب ما بیتفاوتها
بیتو تمام عمر، ما غرق تماشاییم
بار گرانی بر زمین ... ما گرم حاشاییم
در کولهبار عمر ما حتی کلافی نیست
هرکس که گفت از انتظار تو که «کافی» نیست
دلگیری از بیرنگی این شادی و غمها
دلگیری از دنیای تکراری آدمها
هر صبح جمعه آمد و ما خواب میدیدیم
دریای عشقت بود و ... ما مرداب میدیدیم
یک شب بیا بیدار کن ما را که برخیزیم
از عشق خود سرشار کن ما را که برخیزیم
دلها اسیر سوز و سرمای زمستان است
دنیای ما محتاج لبخند بهاران است
میآیی از فصل گل و لبخند میدانم
در روزهای آخر اسفند ... میدانم
با تو بهار رفته، از تبعید میآید
میآیی و آن روز با تو عید میآید
مدافع تیم فوتبال استقلال گفت: شرایط تیم ما اصلا نرمال نیست و هر روز یک خبر و داستان جدید داریم.
به گزارش مشرق، روزبه چشمی پس از شکست ۲ بر یک استقلال در دربی ۱۰۵ گفت: به بازیکنان تیممان خستهنباشید میگویم، از هواداران ممنونم که در این سرما به ورزشگاه آمدند و باید بابت نتیجه عذرخواهی کنیم. هر ۳ روز بازی میکنیم و بازیکنان هرچه در توان داشتند گذاشتند.
وی ادامه داد: شرایط باشگاه ما اصلا نرمال نیست و هر روز یک خبر و داستان جدید داریم. اگر امروز گلی خوردیم قطعا مسئولیت آن با من، سیدحسین حسینی، رامین رضاییان و آرش رضاوند است که نتوانستیم خوب کار نکنیم. بازیکنان جوان ذهنشان حدی دارد و نمیتوانند این اتفاقات را هضم کنند. دست همه هواداران را میبوسم و بازیکنان هم تمام زحمتشان را کشیدند. جوانان ما که سن و سال کمی دارند هرچه توان دارند گذاشتند و از آنها ممنون هستم.
بازیکن استقلال در خصوص اینکه صحبتهای زیادی درباره لغو دربی مطرح بود اما این بازی برگزار شد، عنوان کرد: قطعا چون یک طرف این موضوع ما بودیم این اتفاق نیفتاد، حتی اگر بازی با النصر در فاصله ۴۸ ساعت با دربی برگزار میشد دربی لغو نمیشد. میدانم که ممکن است اساتید از دست من ناراحت شوند، اما اگر تیمهای دیگر بودند مثل سالهای گذشته این اتفاق میافتاد.
چشمی درباره داوری دربی خاطرنشان کرد: در دو بازی رفت و برگشت دربی امسال برادران حیدری قضاوت کردند. بنده خدایی هم یک سال پیش بود و صحنه واضحی را برای ما سوت زد و برای ما با وجود VAR پنالتی گرفت اما الان یک سال است که نزدیک تیم ما نیست، چرا؟ چون داور VAR خارجی بود و صحنه را دید و اتفاقی که افتاده بود را گرفت. الان ۴ روز یک بار بازی میکنیم و همه داوران را دیدیم اما حضور ذهن ندارم که این آقا کجا رفت و همه بازیها را سوت میزند، شاید دوستان سال بت فوروارد گذشته ناراحت شدند. امروز هم ما پنالتی داشتیم و صحنه واضح بود ولی باز هم یکسری کارشناسان برخورد عادی نظر دادند. برخورد روی آزادی صددرصد پنالتی بود ولی برای اینکه بگویند نظر داورشان درست است، دوباره ماستمالی کردند. با همه این فشارها بچههای ما میدوند و زحمت میکشند.
وی در واکنش به این موضوع که روی صحنه گل دوم پرسپولیس، علیپور بدون یار بود و توانست خیلی راحت گلزنی کند، گفت: قطعا در این صحنه مقصر ما بودیم و که نتوانستیم درست کار کنیم و هیچ گِلهای به بازیکنان جوان ما نیست. همه بازیکنان تمام تلاششان را میکنند ولی خیلی فشار روی آنها وجود دارد و شرایط تیم برای ما خیلی سخت است.
مدیرعامل باشگاه استقلال گفت: قرارداد ترکمنجای والتر ماتزاری را نپذیرفتیم و آن را قبول نکردیم.
به گزارش مشرق، علی نظری جویباری پس از شکست ۲ بر یک استقلال مقابل پرسپولیس در هفته بیستویکم لیگ برتر فوتبال، گفت: فوتبال است دیگر!
وی در مورد طولانی شدن مذاکرات با والتر ماتزاری تصریح کرد: ماتزاری یکسری شرایط داشت که آن را نپذیرفتیم. شرایط در معامله پیش میآید، به طوری که یک چیزی میگیرید و یک چیزی میدهید. قرار نیست قراردادی ببندیم که بعدها دوستان بگویند ترکمنچای بوده است. ما قرارداد ترکمنچای را نپذیرفتیم و قبول نکردیم. ماتزاری وقت ما را گرفت ولی اگر شرایط متعادل باشد، ممکن است برای فصل آینده هم با او و حتی مربی فعلی مذاکره کنیم.
مدیرعامل باشگاه استقلال در واکنش به اظهارات علیرضا تاجرنیا مبنی بر اینکه میودراگ بوژوویچ جز پلن B باشگاه نبود، گفت: مگر همه مذاکرات را تاجرنیا انجام میدهد؟ ایشان رئیس هیئت مدیره است و یکسری مذاکرات را ایشان و یکسری را ما انجام میدهیم.
نظری جویباری در خصوص اینکه روز قبل از دربی صحبت از آمدن فیروز کریمی شد و سپس بوژوویچ هدایت استقلال را برعهده گرفت، خاطرنشان کرد: کریمی مربی بسیار بزرگی است و به ایشان اعتقاد داریم ولی در صحبتهایمان به چیزی که مدنظرمان بود، نرسیدیم. اگر به چیزی که میخواستیم میرسیدیم شاید امروز کریمی سرمربی استقلال بود. حدس و گمانهزنیهای بیرونی را شنیدهایم، بله ما با مهدی هاشمینسب، رضا حسنزاده، آندرانیک تیموریان و ... صحبت کرده بودیم ولی نام کادرفنی جدید ما دیگر اعلام شده است.
وی در واکنش به درخواست رقم ۵ میلیاردی مهدی هاشمینسب برای حضور در کادرفنی تصریح کرد: اینها شایعه است.
مدیرعامل باشگاه استقلال در مورد درخواست باشگاه النصر عربستان برای بازی با استقلال در کشور ثالث خاطرنشان کرد: باشگاه النصر در زمین بیطرف بازی کنیم ولی ما گفتیم باید رسما اعلام شود. درباره شرایط برگزاری مسابقه حاضر شدند هزینهها را بدهند ولی نپذیرفتیم.
نظری جویباری در خصوص اینکه ظاهرا باشگاه النصر اعلام کرده بازیکنان آنها خاطره خوبی از حضور در ایران ندارند، گفت: چنین چیزی به من اعلام نکردند. فقط گفتند اگر قبول کنید در کشور دیگری بازی کنیم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا از کیفیت فنی استقلال در دربی رضایت داشت یا نه، یادآور شد: کیفیت بازیکنان ما خوب بود و بهتر نیز خواهد شد. شاید رضایتها بت فوروارد جلب نشده باشد ولی فوتبال یک طرف باخت است، یک طرف برد.
مدیرعامل باشگاه استقلال در رابطه با اینکه هواداران استقلال اعتقاد دارند نتیجه دربی مهمتر از قهرمانی است، گفت: دربی برای من هم از قهرمانی مهم است ولی قهرمانی هم جای خودش را دارد. این تیم صد در صد نظرها را برمیگرداند.