پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:
کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن با تأکید بر آمادگی تهران برای مشارکت در مذاکرات هستهای بر پایه احترام متقابل، تصریح کرد که پیشرفت مسیر دیپلماسی بستگی به حسن نیت طرفهای غربی دارد که با بدعهدی و بیعملی، اجرای برجام را به بنبست کشاندند.
به گزارش ایسنا، علی متینفر طی سخنانی در مراسم بزرگداشت پیروزی انقلاب اسلامی در سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن اظهار کرد: «با وجود خروج یکجانبه آمریکا از برجام و نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، و همچنین کوتاهی کشورهای اروپایی در جبران این اقدام، جمهوری اسلامی ایران همچنان به سایت اصلی بت فوروارد تعهدات خود پایبند بوده و تنها در چارچوب توافق، اقدامات جبرانی انجام داده است.»
وی با اشاره به گفتوگوهای اخیر ایران و سه کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) در ژنو، از احتمال باز شدن مسیر جدیدی در روند دیپلماتیک سخن گفت و تاکید کرد : «پس از مذاکرات جدی و سازنده اخیر میان دیپلماتهای ارشد ایران و نمایندگان تروئیکای اروپا در ژنو درباره برنامه هستهای ایران و سایر موضوعات مورد علاقه طرفین، امید است که دورنمای شفافتری برای تعاملات دیپلماتیک آینده شکل گیرد. اما تحقق این امر، کاملاً به حسن نیت و اقدامات اعتمادساز طرفهای غربی، بهویژه ایالات متحده بستگی دارد.»
وی تصریح کرد که ایران همواره آمادگی خود را برای گفتوگو و مذاکره مبتنی بر احترام و منافع متقابل نشان داده، اما در عین حال ثابت کرده است که در برابر فشارها و تهدیدات، از تمامیت ارضی و استقلال سیاسی خود دفاع خواهد کرد.
یک روزنامه صهیونیستی در گزارشی عنوان کرد: نفوذ ایران و حزبالله لبنان در کشور ونزوئلا رو به گسترش است.
اسرائیلهیوم نوشت: جمهوری اسلامی بهدنبال افزایش نفوذ خود در آمریکای لاتین، بهویژه ونزوئلا است و توافقنامه همکاری ۲۰ساله میان تهران و کاراکاس در ژوئن ۲۰۲۴ نهائی شده و حزبالله لبنان نیز مراکز آموزش نظامی در ونزوئلا دایر کرده است.
مسئله ایران تنها به خاورمیانه محدود نمیشود. علاوهبر تهدید آمریکاییها از طریق حملات سایبری و برنامهریزی برای ترور مقامهای ایالاتمتحده، به نظر میرسد ایران حضور خود را در آمریکای لاتین گسترش داده است.
ونزوئلا یکمیلیون هکتار زمین کشاوزری را در اختیار جمهوری اسلامی قرار داده است. ونزوئلا یکی از متحدان اصلی حکومت ایران بهشمار میرود و در سالهای اخیر، مواضع سیاسی تهران و کاراکاس و همچنین تحریمهای نفتی آمریکا علیه این دو کشور، موجبات نزدیکی بیش از پیش آنها را فراهم آورده است.
مسعود پزشکیان، رئیس دولت جمهوری اسلامی، دو ماه قبل در حاشیه اجلاس سازمان بریکس در کازان روسیه با نیکولاس مادورو، رئیسجمهوری ونزوئلا، دیدار و بر لزوم تقویت روابط دوجانبه تهران و کاراکاس تاکید کرد.
تابستان سال گذشته و در جریان سفر ابراهیم رئیسی، به کاراکاس، دو طرف یادداشت تفاهمی برای گسترش همکاریها در حوزه پتروشیمی با هدف انجام پروژههای مشترک امضا کردند. رئیسی در بیت فورد آن زمان اعلام کرد جمهوری اسلامی قصد دارد تجارت با ونزوئلا را از سالانه سهمیلیارد دلار به ۲۰میلیارد دلار افزایش دهد.
اسرائیلهیوم در ادامه گزارش خود نوشت: ونزوئلا همچنین به مکانی برای فعالیتهای حزبالله لبنان، مهمترین گروه نیابتی جمهوری اسلامی، تبدیل شده است.
بر اساس این گزارش، حزبالله در برخی مناطق ونزوئلا، مراکز آموزش نظامی دایر کرده است و جمهوری اسلامی از این طریق میتواند نفوذ خود را در سراسر آمریکای لاتین گسترش دهد
اسرائیلهیوم هشدار داد: «ایران با استقرار نیروهای نیابتی خود در فاصلهای نزدیکتر به مرزهای آمریکا، نفوذ خود را فراتر از خاورمیانه گسترش داده و تهدیدی ملموستر و گستردهتر ایجاد کرده است.»
نیکلاس مادورو از سال ۲۰۱۳ و پس از مرگ هوگو چاوز، قدرت را در ونزوئلا در دست دارد. روابط دیپلماتیک کاراکاس با غرب در دوره مادورو رو به وخامت گذاشت و آمریکا و اتحادیه اروپا ونزوئلا را تحریم کردهاند.
معاون اول رئیسجمهور از نخست وزیر قرقیزستان برای شرکت در اجلاس خزر به عنوان مهمان ویژه که در ۱۸ فوریه در تهران برگزار میشود، دعوت کرد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، محمدرضا عارف معاون اول رئیسجمهور صبح امروز جمعه در جریان سفر به قزاقستان در محل اقامت خود با نخست وزیر قرقیزستان دیدار و گفتوگو کرد.
معاون اول رئیسجمهور در دیدار با ادیلبک قاسمعلیاف نخستوزیر قرقیزستان با اشاره به روابط گسترده ایران در زمینههای اقتصادی، تجاری و حملونقل با قرقیزستان تصریح کرد: باید در زمینههای علمی و فناوری همکاریهای جدی داشته باشیم و همچنین با توجه به اهمیت توسعه روابط با قرقیزستان، علاوه بر پیگیری موافقتنامهها و یاداشت تفاهمنامهها، فعالتر شدن کمیسیون همکاریهای مشترک دو کشور مورد انتظار است.
عارف حضور ایران و قرقیزستان در سازمانها و پیمانهای مهم منطقهای همانند سازمان همکاری شانگهای، اکو و اتحادیه اوراسیا را فرصتی مناسب برای توسعه و تعمیق روزافزون روابط دو کشور دانست و بر ضرورت ارتقاء سطح مبادلات اقتصادی دو کشور تأکید کرد.
معاون اول رئیسجمهور با اشاره به اشتراکات فرهنگی دو کشور ایران و قرقیزستان تاکید کرد که این اشتراکات میتواند به افزایش رایزنیهای دو کشور درخصوص مسائل منطقه منجر شود.
عارف با بیان اینکه برخی کشورهای غربی میخواهند با ابزار حقوق بشر رقیب خود را از صحنه خارج کنند، بر ضرورت تقویت مواضع مشترک دو کشور در مجامع بینالمللی تاکید کرد.
معاون اول رئیسجمهور همچنین از نخست وزیر قرقیزستان برای شرکت در اجلاس خزر به عنوان مهمان ویژه که در 18 فوریه در تهران برگزار میشود، دعوت کرد.
همچنین ادیلبک قاسمعلیاف نخست وزیر قرقیزستان در این دیدار با تبریک سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران به مردم و دولت ایران، تصریح کرد: قرقیزستان اهمیت زیادی برای تقویت روابط دوستانه با جمهوری اسلامی ایران قائل است و آماده گفتوگو سازنده در هر سطحی با طرفهای ایرانی هستیم.
وی با تاکید بر اینکه دو کشور پتاسیل بسیار عالی برای تقویت همکاریهای تجاری و اقتصادی دارند، گفت: امیدواریم سرمایهگذاری ایران در قرقیزستان افزایش یابد که در این راستا باید کمیسیون همکاریهای مشترک دو کشور تقویت شود.
وی تاکید کرد: روابط ایران در درچارچوب اوراسیا رو به رشد بوده است و همه کشورهای عضو این اتحادیه علاقهمند به گسترش روابط همه جانبه با جمهوری اسلامی ایران هستند و بت فوروارد قرقیزستان نیز عضویت ناظر ایران را مثبت ارزیابی میکند و معتقدیم عضویت ایران به تقویت تجارت منطقهای و روابط ایران با کشورهای عضو منجر میشود.
اقتصادنیوز: به ادعای گروهی از ناظران مهار شورش در سوریه بستر را برای همصدایی تهران و مسکو هموار کرد. همین گزینه موجب شد تا شام به میدانی برای آزمون دیپلماتیک دو کشور تبدیل شود؛ آزمونی که تعاملات دو بازیگر را به دو فصل تقسیم کرد، فصل پیش از حمله روسیه به اوکراین که در آن بازه زمانی مسکو با تلآویو همصدا شد و در عین حال روابط نزدیکی با تهران نیز تعریف کرد. در قاب فصل دوم که بعد از جنگ در اوکراین کلید خورد، کرملین همه مهرههای خود را در زمین تهران چیده و تلاش دارد تا به واسطه هم صدایی با ایران جبهه مشترک در برابر غرب تعریف کند.
به گزارش اقتصادنیوز، به ادعای ناظران، ژوئیه 2015، (شهید) قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، به مسکو سفر کرد تا درباره طرح اضطراری درباره سوریه که کنترل 80 درصد از خاک آن در اختیار شورشیان قرار داشت، با مقامهای کرملین رایزنی داشته باشد.
روسیه در آن بازه زمانی در انعقاد توافق هستهای ایران در سال 2015، معروف به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) کمک کرده بود. سفر (شهید) سلیمانی که سه ماه بعد رسانهای شد، آغازگر تحول یک دههای روابط روسیه و ایران، از همکاری تاکتیکی در سوریه تا مشارکت در سال جاری قلمداد میشود؛ رخدادی که در ژانویه 2025 با امضای توافقنامه مشارکت استراتژیک بین دو کشور به اوج خود رسید.
این عبارات بخشی از یادداشت فارن افرز است؛ یادداشتی که اقتصادنیوز آن را در سه بخش ترجمه کرده، بخش نخست در ادامه آمده است.
مداخله روسیه در سوریه، مسکو را واداشت تا موازنهای ظریف و در عین حال حساسی بین ایران و اسرائیل تعریف کند؛ دو بازیگری که مسکو با آنها روابط دیپلماتیک نسبتاً سازندهای دارد. کرملین ضمن هماهنگی عملیات نظامی با ایران، کانالهای دیپلماتیک خود را با اسرائیل حفظ کرد و حتی برای محدود کردن (ادعایی) قدرت ایران در سوریه خیز برداشت.
اما حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، در کنار رویارویی اسرائیل با حماس، ایران و حزبالله، این توازن را برهم زد، در این میان وابستگی فزاینده مسکو به فناوری نظامی ایران، این کشور را به تهران نزدیکتر کرد. یک دهه پس از سفر (شهید) سلیمانی، ایران و روسیه روابط بیسابقهای برقرار کردهاند که امروز به واسطه تحریمها و انزوا در جهان و همچنین جنگ در اوکراین برجستهتر شده است. روسیه که زمانی معمار توافق برای محدود کردن برنامه هستهای ایران بود، به یک عامل بالقوه برای پیشرفت هستهای تهران تبدیل شده است.
تغییر معادلات خاورمیانه، حملات اسرائیل به مواضع حماس و حزبالله، سقوط دولت بشار اسد و سه ساله شدن جنگ در سوریه موجب شد تا تهران و مسکو روابط نزدیکی تعریف کنند. همکاری نظامی با ایران برای روسیه حیاتی شده است و توسعه برنامه هستهای ایران با کمک روسیه به سرعت در حال تبدیل شدن به قویترین اهرم فشار ایران علیه اسرائیل و غرب است.
برای ایالات متحده و اسرائیل، این رابطه جدید خطر ظهور محور تأثیرگذار ضد غربی را به دنبال دارد. با این همه توسل به کمپین «فشار حداکثری» علیه ایران، برای بسیاری از اعضای کابینه ترامپ در اولویت قرار دارد و همین گزاره ممکن است ایران را به روسیه نزدیکتر کند.
در عوض، ایالات متحده باید در قاب یک مانور دیپلماتیک ظریف مشارکت داشته باشد؛ جلوگیری از تغییر دکترین هستهای ایران بدون اینکه تهران در آغوش مسکو جای بگیرد. در این میان سوریه به عنوان میدانی برای آزمون حیاتی جهت همکاری نظامی ایران و روسیه بود.
مسکو و تهران با وجود نداشتن تعهدات دفاعی رسمی یا تجربه عملیات مشترک قبلی، چارچوبهای جامعی را برای هماهنگی نظامی و دیپلماتیک ایجاد کردند که با دخالت نظامی روسیه در سوریه در پاییز ۲۰۱۵ آغاز شد.
سوریه؛ میدانی برای آزمایش تعامل تهران و مسکو
عملیاتهای یکپارچه هوایی و زمینی روسیه و ایران به دولت بشار اسد اجازه داد تا به طور موقت مناطق کلیدی را بازپس گرفته و عملاً زمینه را برای بقای دولت سوریه به مدت یک دهه هموار کند. این مکانیسمهای هماهنگی آزمایششده در نبرد با گسترش همکاریهای نظامی روسیه با ایران پس از حمله به اوکراین، مفید خواهند بود.
کانالهای همکاری موجود، مانند ساختارهای فرماندهی یکپارچه، پروتکلهای اشتراک اطلاعات و کانالهای تدارکاتی ساخته شده در سوریه علیه اوکراین مورد استفاده قرار گرفتند. روسیه همچنین برای حمایت مستقیم نظامی به ویژه در زمینه فناوری هواپیماهای بدون سرنشین و تولید مشترک دفاعی به ایران متوسل شد.
روسیه به موازات همکاری نظامی خود با ایران، روابط دیپلماتیک دقیقی با اسرائیل برقرار کرد. آنچه که به عنوان یک کانال منازعه زدایی برای جلوگیری از درگیریهای نظامی سهوی در سوریه ایجاد شد، به دیپلماسی فعال بین بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه تبدیل شد و به ادعای ناظران به واسطه ده جلسه در سطح بالا با تمرکز بر حمایت روسیه از اسد و مخالفت با قدرت ایران در سوریه بین سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۵ مورد ارزیابی قرار گرفت.
پوتین با محدود کردن حضور ایران در سوریه، به ویژه در بلندیهای جولان، نزدیک به اسرائیل موافقت کرد. در مقابل، نتانیاهو به نیروهای اسد اجازه داد به بلندیهای جولان بازگردند و حملات اسرائیل در سوریه را محدود کند تا از بیثباتی بیشتر جلوگیری شود.
نتانیاهو از روابط خود با روسیه به نفع منافع داخلیاش فرصتسازی کرد و از تعامل نزدیک خود با پوتین در مبارزات انتخاباتی ۲۰۱۹ خود برای نشان دادن اعتبارش به عنوان یک بازیگر زیرک در سایت اصلی بت فوروارد صحنه جهانی بهره برد. در همین حال، اسرائیل برنامههای خود را از طریق «کمپین بین جنگها» دنبال کرد که هدف آن جلوگیری از ایجاد زیرساختهای نظامی دائمی توسط ایران در سوریه و ایجاد اختلال در مسیرهای تدارکاتی ایران به حزبالله از طریق عملیاتهای مخفیانه و حملات هوایی بود.
قبل از حمله گسترده به اوکراین در سال ۲۰۲۲، روسیه برای حفظ روابط خود با اسرائیل و ایران در حالی که منافع متضادی داشتند، تلاش میکرد تا مشکل حفظ تعادل منطقهایاش را آشکار کند. از یک سو، مسکو چشم خود را بر عملیات اسرائیل علیه ایران و متحدان غیردولتی آن در سوریه بست.
به ادعای ناظران، براساس دادههای اطلاعاتی در واتس اپ که اخیراً توسط گروه شورشی حیات تحریرالشام (HTS) در دمشق ضبط شده، در این میان تلاشهایی شده تا میان کرملین و یوسی کوهن، رئیس وقت موساد در اواخر سال ۲۰۱۹ رایزنیهای محرمانهای در باب منافع دو طرف انجام شود.
در این میان، سوریه با ایران برای حفظ بشار اسد در قدرت همصدا بود و به طور مخفیانه مستقیماً حزبالله را مسلح میکرد. بر اساس اطلاعات اسراییل، بیش از ۷۰ درصد تسلیحات حزبالله که در لبنان تصرف شده، ساخت روسیه بوده و مستقیماً از طریق پایگاه دریایی روسیه در طرطوس در سوریه تأمین میشود.
با این همه، حمله ۲۰۲۲ به اوکراین پویایی در سوریه را تغییر داد و باعث شد استراتژی کرملین زیر بار تناقضاتش سقوط کند، روسیه شاید میتوانست روابط خود را با هر دو بازیگر در راستای اهداف مورد بازنگری قرار دهد.
سقوط دولت بشار اسد در سال ۲۰۲۴ میلادی، نقطه عطفی در جنگ کریدوری منطقه بنا نهاد اما ایران با فعالسازی ظرفیتهای مغفول مانده، میتواند تغییردهنده نتیجه این رقابت باشد.
به گزارش مشرق، سوریه به عنوان یکی از کشورهای حاشیه دریای مدیترانه، موقعیتی استراتژیک در منطقه غرب آسیا دارد به طوری که میتواند در کنار سایر کشورها، به عنوان پلی میان شرق و غرب نقش ایفا نماید.
این نقش آفرینی در کریدورهای انتقال کالا و انرژی زمانی اهمیت خود را نشان میدهد که نتانیاهو با پیادهسازی کریدور جعلی داوود و کریدور عرب-مدیترانه (IMEC) این اهداف را دنبال میکند و به گفته کارشناسان، حذف یک رقیب جدی به نام سوریه موفقیتی چشمگیر برای وی به شمار میآید.
با سقوط دولت اسد، مهمترین بندر کشور سوریه یعنی بندر لاذقیه از حملات اسرائیل در امان نماند و کشتیهای تجاری، نظامی و زیرساختهای بندر لاذقیه مورد هدف جنگندههای رژیم صهیونیستی قرار گرفتند تا با از کار افتادن این بندر، سوریه عملا نقش خود را در کریدورهای بینالمللی از دست بدهد و بدین ترتیب بنادر اسرائیل بعد از حذف شدن بنادر بیروت و لاذقیه، تبدیل به تنها مراکز لجستیکی شرق دریای مدیترانه بشوند.
۴ سال قبل از اجرای طوفانالاقصی، بندر بیروت به طور مشکوک در اثر انفجار آمونیوم نیترات انبار شده منفجر شد و تعامل روزانه با ۳۰۰ بندرگاه جهانی و قبول حدود سه هزار کشتی به صورت سالانه را بهیکباره از دست داد.
بندر بیروت قبل از این انفجار، ظرفیتی معادل ۱.۲ میلیون TEU (کانتینر ۲۰ فوت) در سال (کمی کمتر از بندر حیفا با ظرفیتی معادل ۱.۴۶ میلیون TEU) را داشت و بعد از انفجار، ظرفیت بندر بیروت به ۰.۵ میلیون TEU کاهش یافت و بدین ترتیب بندر بیروت از رقابت بنادر شرق مدیترانه خارج شد.
از ابتدای انقلاب، جمهوری اسلامی ایران روابط تجاری خوبی با اروپا داشته که در صدر آن آلمان قرار داشت. بعد از تحریم کشتیرانی و بنادر ایران، حملونقل دریایی مستقیم بین بنادر ایران و کشورهای اتحادیه اروپا با موانعی جدی مواجه شد.
تجار طرفین تصمیم به انتقال محمولهها از طریق مسیرهای زمینی یا ترکیبی را گرفتند که کوتاهترین مسیر زمینی برای دسترسی به اروپا از ایران و برعکس، استفاده از خاک ترکیه میباشد و از همان زمان، سنگ بنای وابستگی ترانزیتی ایران به ترکیه برای تجارت با اروپا گذاشته شد.
به گفته کارشناسان، بعد از جنگ روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲ میلادی، اتحادیه اروپا با ادعای همکاری نظامی ایران با روسیه در این جنگ، اقدام به تحریم کشتیرانی و هواپیمایی ملی ایران (هما) کرد و در پی اقدام تاثیرگذار دیگری، ایران را از کنوانسیون بیمه سبز حمل ونقل جادهای به حالت تعلیق در آورد. بدین ترتیب ایران بیش از پیش برای حفظ تجارت خود با اروپا وابسته به خاک ترکیه و ناوگان جادهای ترکیه شد.
کارشناسان ژئوپلیتیکی بر این باورند لغو معافیت مالیات بر سوخت رانندگان کامیونهای ترانزیتی از سوی کشور ترکیه و اخلال در تردد روزانه ۳۰۰ کامیون از مرز بازرگان، ریشه سیاسی دارد که ردپای آن را در تحولات سوریه و قفقاز میتوان جستوجو کرد.
از طرفی، ترکیه با ایجاد کریدور جعلی زنگزور در قالب کشورهای پانترکیسم به دنبال حصر ترانزیتی هر چه بیشتر ایران خواهد بود که در زمینههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی، میتواند به کشور آسیب وارد کند.
حسن کریمنیا، کارشناس ترانزیت عنوان کرد: مسیر دسترسی ایران به غرب مدتهاست که تحت انحصار ترکیه قرار دارد و برای کاهش ریسکهای امنیتی و ژئوپلیتیکی آن، باید به سمت مسیرهای جایگزین برویم.
کریمنیا تصریح کرد: یکی از مسیرهای جایگزین، فعالسازی کریدور خلیجفارس-دریایسیاه مطرح شده ایران در سال ۲۰۱۶ است که خلیجفارس و جنوب ایران را به ارمنستان متصل کرده و سپس به بنادر پوتی، باتومی و آناکلیا دربت فوروارد گرجستان و در نهایت به دریای سیاه میرسد. پس از این مرحله، محمولهها با استفاده از کشتی به بنادر بلغارستان و در نهایت به اتحادیه اروپا منتقل میشوند.
کریمنیا افزود: ایران به منظور بهرهبرداری از موقعیت جغرافیایی خود در جهت حصول منافع سیاسی-امنیتی-اقتصادی، میبایست به طور همزمان کریدور بینالمللی شمال-جنوب (INSCT) و کریدور خلیجفارس-دریایسیاه (ITC) که هر دو اتصالدهنده کشورهای جنوبی به شمالی اوراسیا هستند، در دستور کار قرار دهد تا علاوه بر مسیر ترکیه برای دسترسی به اروپا، به وسیله این دو کریدور جایگزینهای دیگری داشتهباشد و در بزنگاههای سیاسی و ژئوپلیتیکی، اکوسیستم اقتصادی و حملونقلی کشور را با مشکل مواجه نسازد.