به گزارش همشهری آنلاین ترامپ حین استقبال از پادشاه اردن در پاسخ به خبرنگاران گفت: «فلسطینیان در جایی بهجز غزه زندگی خواهند کرد.»
رئیس جمهور آمریکا همچنین در پاسخ به پایانی بودن مهلت ارائه شده به جنبش مقاومت فلسطین گفت: «بله، شنبه آخرین مهلت است.»
او در پاسخ به سوال دیگری ادعا کرد: «۹۹ درصد باور دارم که میتوانیم برای اجرای طرح غزه (جابجایی فلسطینیان) با مصر به توافق برسیم.»
ترامپ همچنین در پاسخ به سوال دیگری درباره احتمال توافق اردن با طرح خود برای جابجایی فلسطینیان گفت: «او مرد بزرگی است.»
او در پاسخ به این که آمریکا براساس چه «قدرت و قانونی» غزه را خواهد گرفت ادعا کرد: «تحت قانون و قدرت آمریکا. زمانی که غزه توسعه پیدا کند، شغلهای بسیاری برای منطقه ایجاد خواهد کرد.»
ترامپ افزود: «ما غزه را خواهیم گرفت. فلسطینیان در جایی امن به جز غزه زندگی خواهند کرد. ما غزه را مدیریت خواهیم کرد، آن را نخواهیم خرید.»
او مدعی شد: «فضای بسیاری برای فلسطینیان در اردن و مصر وجود دارد.»
پادشاه اردن که پیشتر مخالفت آشکار خود با طرح ترامپ را اعلام کرده بود نیز تصریح کرد: «باید منتظر نقشه مصر بمانیم.»
او در پاسخ به سوالی درباره ادعای ترامپ مبنی بر موجود بودن زمین در اردن برای فلسطینیان تصریح کرد: «اردن اقدامی که به نفعش باشد انجام خواهد داد.»
با این وجود ترامپ در هشداری تهدیدآمیز علیه اردن و مصر تصریح کرد: «ما به اردن و مصر پولهای بسیاری میدهیم. اما از این پولها بهعنوان اهرم فشار یا ابزاری برای تهدید استفاده نخواهیم کرد.»
پادشاه اردن نیز در پاسخ افزود: «کشورهای بسیاری پاسخ طرح رئیس جمهور آمریکا را خواهند داد. کشورهای عربی برنامه خود برای غزه را ارائه خواهند کرد.»
ترامپ که پیشتر نقشههای خود برای غزه را به «پروژه مسکونی» تشبیه کرده بود، ادعا کرد: «در ساخت و ساز غزه نقشی نخواهم داشت.»
او همچنین در پاسخ به سوالی درباره احتمال اشغال کرانه باختری توسط رژیم صهیونیستی ادعا کرد: «کرانه باختری بسیار خوب عمل خواهد کرد. این مشکل خود به خود حل خواهد شد.»
پادشاه اردن در پاسخ به سوالی نیز در پاسخ به سوالی درباره ورود فلسطینیان به این کشور گفت: «کشورهای عربی طرح خود را ارائه خواهند کرد. اما پیشنهادی خواهیم داد که به نفع آمریکا و کشورهای منطقه باشد. اردن ۲ هزار کودک فلسطینی بیمار و مبتلا به سرطان را خواهد پذیرفت.»
ترامپ در پاسخ به سوالی ادعا کرد: «در صورت کنترل غزه توسط آمریکا، در خاورمیانه صلح ایجاد خواهد شد. زندگی در غزه همچون زندگی در جهنم است. فلسطینیان در جای زیبایی زندگی خواهند کرد و در آنجا توسط حماس مورد آزار و اذیت قرار نخواهند گرفت.»
این ادعا درحالی است که رژیم صهیونیستی غزه را به «جهنم» تبدیل کرده است. ترامپ درحالی خواستار زندگی فلسطینیان در جای «زیبایی» است که دولت او تاکنون با ارسال تسلیحاتی به ارزش بیش از ۷ میلیارد دلار به رژیم صهیونیستی موافقت کرده است.
رئیس جمهور آمریکا در پاسخ به سوالی درباره نحوه خرید غزه گفت: «ما آن را نخواهیم خرید. ما آن را خواهیم داشت.»
او ادعا کرد: «در غزه هتل و فضاهای زیبایی خواهیم ساخت. با کنترل غزه می توانیم مشکلات غزه را برطرف کنیم.»
ترامپ همچنین ادعا کرد: «بنظرم حماس میخواهد خود را قدرتمند نشان دهد. آنها مهلت پایانی من را رعایت نخواهند کرد. اما به آنها نشان خواهیم داد چه کسی قدرتمند است.»
ترامپ که به دنبال تصرف غزه است، ادعا کرد: «افراد ضعیف قلدر هستند. حماس درحال قلدری است.»
او ادعا کرد: «من محل زندگی فلسطینیان را انتخاب نخواهم کرد. بلکه گروهی این تصمیم را خواهیم گرفت.»
ترامپ مدعی شد: «فلسطینیان خواستار زندگی در غزه نیستند. آنها چاره دیگری ندارند. هیچکس نمیخواهد در غزه زندگی کند.»
او در پاسخ به سوالی درباره ادعای خود که فلسطینیان نمیخواهند در غزه زندگی کنند، مجددا مدعی کرد: «آنها در جایی زیبا زندگی خواهند کرد.»
پادشاه اردن نیز در پاسخ به سوالی درباره موافقت یا عدم موافقت خود با طرح ترامپ تصریح کرد: «مصر درحال آمادهسازی طرح خود است و کشورهای عربی در ریاض جمع خواهند شد تا طرح خود را ارائه دهند و راهی برای همکاری با آمریکا پیدا کنیم. اجازه دهیم صبر کنیم تا طرح کشورهای عربی ارائه شود.»
ترامپ در پاسخ به سوالی درباره احتمال تغییر نظر خود گفت: «تاحدودی میدانم کشورهای عربی چه چیزی پیشنهاد خواهند کرد. فلسطینیان از طرح ما استقبال خواهند کرد.»
او بدون انتقاد از رژیم صهیونیستی ادعا کرد: «فلسطینیان روزانه کشته میشوند.»
ترامپ در پاسخ به سوال دیگری درباره احتمال توفق آتشبس ادعا کرد: «اسرای اسرائیلی با شرایط بدی روبرو هستند. آنها مشابه بازماندگان هولوکاست هستند. حماس با آنها بسیار بد رفتار کرده است.»
او ادعا کرد: «علت تصمیم حماس برای وقفه در آتشبس، واکنش جامعه جهانی به وضعیت اسرا است. آنها بهدنبال زمان اضافی برای بهبودی وضعیت اسرا هستند. من نمیخواهم اسرا نوبتی آزاد شوند. باید همگی شنبه آزاد شوند وگرنه همه محدودیتها برداشته خواهد شد.»
با وجود مخالفت آشکار جامعه جهانی با طرح ترامپ، او مدعی شد: «بسیاری از کشورها از این طرح حمایت کردهاند.»
او در پاسخ به سوالی درباره نحوه برخورد آمریکا با فلسطینیان در صورت مخالفت آنها با جابجایی اجباری ادعا کرد: «این نقشه فوقالعاده خواهد بود.»
ترامپ مجددا مدعی شد: «اگر من بودم، هفتم اکتبر رخ نمیداد. جنگ اوکراین رخ نمیداد. پیشرفتهای بسیاری در آن زمینه (جنگ اوکراین) کسب شده است.»
او در پاسخ به سوالی درباره اظهارات متناقض خود درباره طرح «خرید» غزه ادعا کرد: «غزه را نخواهیم خرید. بلکه غزه را خواهیم گرفت. در غزه چیزی برای خریدن وجود ندارد. بت فوروارد این منطقه را خواهیم گرفت و آن را بازسازی خواهیم کرد. این منطقه برای مردم منطقه خواهد بود. این طرح به صلح منجر خواهد شد وگرنه هر ۱۰ سال یکبار جنگی تازه رخ خواهد داد.»
ترامپ در پاسخ به سوال دیگری درباره اینکه به چه حقی غزه را خواهد گرفت، ادعا کرد: «با قدرت و حق آمریکا آن منطقه را خواهیم گرفت. زمانی که رئیس جمهور هستید، میتوانید کارهای بسیاری انجام دهید. اگر فاجعه هفتم اکتبر رخ نمیداد اکنون درباره کنترل غزه صحبت نمیکردیم.»
او در پاسخ به سوالی درباره احتمال عدم وجود صلح در صورت کنترل غزه توسط آمریکا ادعا کرد: «این اتفاق رخ نخواهد داد. این منطقه زیبا خواهد بود. حمایتهای بسیاری کسب کردیم.»
تنها حامی این طرح، رژیم صهیونیستی است.
ترامپ در پاسخ به مخالفت شهروندان عرب و مسلمان آمریکا با طرح ترامپ ادعا کرد: «من حمایت عربهای آمریکا را کسب کردم. روابط من با جامعه عرب آمریکا و کشورهای جهان، بهخصوص در خاورمیانه خوب است. داستانها درباره خواست خاورمیانه برای عدم صلح اشتباه است. همه کشورهای خاورمیانه خواستار صلح هستند.»
رئیس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران گفت: اگر آمریکا منافع ملی ما را به خطر اندازد، منافع ملی آنها را در سرتاسر دنیا به خطر میاندازیم.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سردار مجید خادمی رئیس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره مذاکره با آمریکا، گفت: ترامپ از یک موضع خدعه و نیرنگ وارد شد. ترامپ در سخنانش بخشی از اهداف خود را آشکار کرد و بخشی پنهان ماند. ترامپ خواستار جمعآوری برنامه هستهای، موشکی و سلاحهای متعارف که نیاز هر کشوری است، میباشد.
بنابر روایت فارس، وی افزود: آمریکاییها مردم ما را نشناختند، اما ترامپ ماهیت واقعی آمریکاییها را نشان داد. ترامپ از این جهت که از یک شفافیت نسبی برخوردار است خصلتهای درونی آمریکاییها را بیان کرد، لذا همان گونه که مقام معظم رهبری فرمودند در رابطه با ارتباط با بت فوروارد دنیا هیچ محدودیتی نداریم؛ خط قرمز ما مذاکره با آمریکاییها است.
رئیس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران گفت: مذاکره باید هوشمندانه، شرافتمندانه و عاقلانه باشد. این سخن رهبری مبنای ما است. ما با همه دنیا رابطه خوبی داریم و به مسیرمان ادامه میدهیم و با پشتوانه مردم عزیزمان حتماً در جهت اهداف انقلاب اسلامی و ارزشهای انقلاب اسلامی حرکت خواهیم کرد.
سردار خادمی تصریح کرد: اگر آمریکاییها قصد شیطنت کنند همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند؛ چنانچه تهدید کنند، تهدید خواهیم کرد و اگر تهدید را اجرا کنند با قاطعیت پاسخ خواهیم داد. ما کاملاً آماده هستیم. اگر منافع ملی ما را به خطر اندازند، منافع ملی آنها را قطعاً در سرتاسر دنیا به خطر میاندازیم.
طبق گزارش اندیشکده حکمرانی علم و صنعت تفاضل صادرات و واردات ایران به چین فقط در شش ماه اول سال نزدیک به ۲۰ میلیارد دلار است، رقمی دوبرابر گرانترین پروژه فضایی آمریکا که میتواند زمینه استقرار صنایع با فناوری بالا در ایران را مهیا کرده و علاوه بر رفع چالشهای فعلی به موتور توسعه ایران تبدیل شود.
ترامپ درحالی از موفقیت ایران سخن میگوید که بیشترین تلاش برای زمین زدن اقتصاد کشور و فشار به مردم در دوره اول ریاستجمهوری او رقم خورد.
«پس از نشان کردن دلیرترین ماهیگیر، ظاهر خشنش را پشت نجوایی اغواکننده پنهان کرده و به محض فریب ماهیگیر او را در عمق دریا میبلعد». این بخشی از رفتار هیولای افسانهای خلیج فارس مشهور به بوسلامه است.
حالا ترامپ درحال امضای جدیدترین طرح ضد ایرانی خود از علاقه به ایران میگوید و نجوا میکند که «من میخواهم ایران کشوری بزرگ و موفق باشد».
یادداشت اجرایی ضد ایرانی که ترامپ آن را امضا کرد همان شروط دوازدهگانهای است که پس از خروج یک طرفه آمریکا از برجام اعلام شد و محمدجواد ظریف آن را مضحک خواند.
معاون اول دولت چهاردهم در پاسخ به اظهارات ترامپ به رییسجمهور آمریکا اطمینان داد که خیالش راحت باشد چون ایران به دنبال سلاح هستهای نیست.
ایران اما سالهاست که رویای جهش در اقتصاد را در سر دارد و در این مدت شیوههای متفاوتی را برای رسیدن به آن آزموده است.
رییس دولت یازدهم و دوازدهم حسن روحانی در معرفی مسیر توسعه و پیشرفت ایران معتقد است که آمریکا کدخداست و با آمریکا ببندیم راحتتریم.
اما اقتصاددان مجید شاکری میگوید که وزیر خارجه دولت ترامپ به شکلگیری جهان چندقطبی اعتراف کرده و در دنیای جدید گزینههای دیگری جهت توسعه پیش روی ماست.
طبق گزارش اندیشکده حکمرانی علم و صنعت تفاضل صادرات و واردات ایران به چین فقط در شش ماه اول سال نزدیک به ۲۰ میلیارد دلار است، رقمی دوبرابر گرانترین پروژه سایت اصلی بت فوروارد فضایی آمریکا که میتواند زمینه استقرار صنایع با فناوری بالا در ایران را مهیا کرده و علاوه بر رفع چالشهای فعلی به موتور توسعه ایران تبدیل شود.
طبق گزارش اندیشکده حکمرانی علم و صنعت تفاضل صادرات و واردات ایران به چین فقط در شش ماه اول سال نزدیک به ۲۰ میلیارد دلار است، رقمی دوبرابر گرانترین پروژه فضایی آمریکا که میتواند زمینه استقرار صنایع با فناوری بالا در ایران را مهیا کرده و علاوه بر رفع چالشهای فعلی به موتور توسعه ایران تبدیل شود.
صد آنلاین | مهرداد فرهادی، کارشناس سیاست خارجی میگوید ترامپ یک تاجر است و ترجیح میدهد به جنگ با ایران نرود، اما صرفاً دنبال حل مسائل هستهای ایران نیست؛ او دنبال یک معامله است که برای او سود تجاری داشته باشد. ترامپ ترجیح میدهد از انرژی ایران برای کنترل چین استفاده کند. در رقابتهای چین و آمریکا، خاورمیانه مرکز انرژی است.
به گزارش صد آنلاین، مهرداد فرهادی، کارشناس سیاست خارجی درباره احتمال تغییر رفتار ترامپ نسبت به ایران به «انتخاب» گفت: «با توجه به مشاهدات سیاسی از دولت اول ترامپ و صحبتهای پمپئو و بولتون، خود ترامپ صحبتهایش مانند امروز بود. او وعده میداد که تهران بالاخره به ما زنگ میزند. به همین دلیل ترامپ تغییر دیدگاهی نسبت به ایران پیدا نکرده است. ترامپ صرفاً یک تغییر روش را در دور دوم خواهد داشت؛ تجربه دور اول نشان داد که اعتماد به جنگ طلبان الزاماً نتیجه نمیدهد. صحبتهای اطرافیان ترامپ هم صرفا حرف است و عمل ترامپ در نهایت مهم است. ترامپ از گذشته دنبال حل مسأله هستهای با مذاکره بود، اما دنبال امتیاز بیشتر برای آمریکا میگشت، اگرچه میگفت که تمام کشورها از برجام سود میبرند. او دنبال اهرمی میگشت که ایران را پای میز بیاورد و به همین خاطر از چهرههای تندرو استفاده کرد.»
وی درباره گزینههای ترامپ در صورت شکست مذاکرات بیان کرد: «در صورت شکست مذاکرات، ترامپ در این دوره تلاش میکند به جای اعمال حداکثر فشار و سختتر کردن تحریمها، به فرصتهای امنیتی و نظامی توجه کند. آلترناتیو ترامپ برای شکست مذاکره، گزینههای امنیتی است. اگرچه او ترجیح میدهد که سراغ این گزینه نرود، اما در نهایت چنین گزینهای در کاخ سفید مطرح و بررسی خواهد شد. آمریکا مشغول رقابت تجاری و سیاسی با چین است و در این رقابت خوب عمل نکرده است. ترامپ میداند که فرصت درگیری با ایران پیش آمده، اما دنبال درگیری نیست، چون بدهیهایش را افزایش میدهد. ترامپ میخواهد درگیریهای اوکراین را پایان دهد تا هزینههایش کم شود. در نتیجه ترامپ بیشتر به رقابت با چین فکر میکند و دنبال تنش اقتصادی در اثر جنگهای بی نتیجه نیست.»
وی درباره حذف میانجیها از گفتوگو میان ایران و غرب اظهار داشت: «دلیلی وجود ندارد که مذاکره دوجانبه را انجام ندهیم. قبلاً کشورهای دیگر را میانجی کردیم، اما دیگر دلیلی ندارد مشکلاتمان را با آمریکا به کشورهای دیگر بکشانیم. توافقی که بتواند امتیازات خوبی برای ایران بگیرد، از دریچهی میانجیها نمیگذرد. اگر توافقی هم رخ ندهد، گزینه نظامی یکی از مهمترین گزینههای کاخ سفید خواهد بود. فرصت امنیتی و نظامی برای آمریکا وجود دارد و میتوانند آسیبهایی به تأسیسات هستهای و زیرساختی کشور بزنند. علمای نظامی اختلاف نظر دارند که آمریکا میتواند تأسیسات هستهای را نابود کند یا خیر، اما در هر حال دانش آن وجود دارد. این تفکر در عدهای در ایران و اسراییل وجود دارد. به همین خاطر عدهای در آمریکا به فکر براندازی هستند. ترامپ در دوره اول و دوم خود اشاره کرد که دنبال تغییر رژیم نیست.»
او افزود: «ترامپ یک تاجر است و ترجیح میدهد به جنگ با ایران نرود، اما صرفاً دنبال حل مسائل هستهای ایران نیست؛ او دنبال یک معامله است که برای او سود تجاری داشته باشد. ترامپ ترجیح میدهد از انرژی ایران برای کنترل چین استفاده کند. در رقابتهای چین و آمریکا، خاورمیانه مرکز انرژی است. ترامپ تلاش میکند از خاورمیانه منفعت ببرد و از نظر نظامی هم گلوگاههای دریایی چین را در خاورمیانه مسدود کند.»
فرهادی درباره لزوم اصلاحات داخلی برای گفتوگو با آمریکا گفت: «بهترین گزینه برای ایران، مذاکره دو جانبه است. در چشم انداز میان مدت و بلندمدت، بین چین و روسیه و آمریکا تبادل ایجاد میشود. ظرفیت ژئوپلوتیکی ما نشان میدهد که باید دنبال تبادل بین کشورها باشیم. ما باید یک مرکز انتقال تجاری بین این کشورها باشیم. کریدور واقعی این است که سرمایه جذب کند و بخشی از زنجیره تأمین این تجارت باشد. مثلاً چین کالایی را بفرستد و در سایت اصلی بت فوروارد ایران بستهبندی شود و سپس به اروپا ارسال شود، آن بستهبندی به تنهایی یک سرمایهگذاری عظیم است. در گام نخست باید با مردم انعطافپذیرتر صحبت کنیم. باید تغییرات مدرن و مثبتی انجام شود. ما دارای بیشترین طرفداران در جهان در حوزه فلسطین هستیم، حتی در بین اعراب و آفریقاییها، طرفداران زیادی در حوزه فلسطین داریم و به جای مرگ بر اسراییل، باید به نفع فلسطین شعار دهیم.»
وی درباره عدم دستیابی به موضعی مشخص نسبت به گفتوگو با غرب گفت: «تا کنون مشخص شده که آمریکا به سوی مذاکره میآید، اما ایران و داخل ایران هنوز موضع مشخصی ندارند. احزاب و جریانات فکری و قشرهای محافظه کار و تندرو، باید به یک موضعگیری مشخص برسند که یا کنترل شوند و یا نگرانیهایشان حل شود و یا حتی با آنها مخالفت شود. شاید نظام باید با آنها مخالفت کند. من نمیدانم نظرات چگونه است، اما بعد از انتخابات نشان داده شد که نگاههای دولت پزشکیان برای نظام قابل قبول است و از یک سری از جناحهای تندرو فاصله گرفته شده است.»
دنیای اقتصاد - سعیدهسادات فهری : دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و مبدع سیاست فشار حداکثری علیه ایران، تنها چند هفته بعد از ورود به کاخ سفید و در شرایطی که زمزمههایی مبنی بر مذاکرات احتمالی بین تهران و واشنگتن در حال شنیده شدن بود، بار دیگر دستور داد تا سازوکار «فشار حداکثری» علیه ایران از سر گرفته شود. البته این دستور ترامپ در قالب یادداشت ارائه شد.
یادداشت ریاست جمهوری نوعی دستورالعمل است که توسط رئیسجمهور آمریکا برای مدیریت و اداره اقدامات، عملکردها و سیاستهای ادارات و نهادهای مختلف دستگاههای اجرایی صادر میشود. در ایالات متحده، یادداشتهای ریاست جمهوری و فرمانهای اجرایی هر دو ابزارهایی هستند که رئیسجمهور میتواند برای دستورالعملهای اجرایی یا سیاستگذاریها استفاده کند، با این حال، فرمانهای اجرایی معمولا وزن بیشتری در قانونگذاری دارند و الزامآور هستند، در حالی که یادداشتهای ریاست جمهوری بیشتر به عنوان راهنما یا بیانیههای غیررسمی عمل میکنند.
با توجه به اینکه ترامپ از زمان کمپینهای انتخاباتیاش بحث مذاکره با ایران را مطرح میکرد و حتی اغلب تحلیلها بر این استوار بود که رئیسجمهور آمریکا ابتدا دیپلماسی را در دستورکار قرار خواهد داد، اکنون این پرسش ایجاد میشود که در پیش گرفتن این سازوکار در قبال ایران آیا موجب خروج تهران از ریل پیشامذاکرات نمیشود. آن هم در شرایطی که در یکی دو هفته اخیر در ایران ادبیات مذاکره به شکل ملموسی توسط مسوولان بهکار برده میشد؛ ممکن است این تصمیم ترامپ سیگنالی اشتباهی به طرف ایرانی ارسال کند مبنی بر اینکه ترامپ خواهان مذاکره نیست یا دریافت طرف ایرانی این خواهد بود که ترامپ این فشار را با هدف کشاندن تهران پای میز مذاکره اعمال میکند. به واقع هدف رئیسجمهور آمریکا از در پیش گرفتن چنین سازوکاری چیست؟ روزنامه «دنیایاقتصاد» در گفتوگو با سه کارشناس مسائل آمریکا این پرسش را به بحث گذاشت.
فشار برای مذاکره
مجید محمدشریفی، استادیار گروه روابط بینالملل دانشگاه خوارزمى در این خصوص به روزنامه «دنیایاقتصاد» گفت: «یادداشت ریاستجمهوری آمریکا علیه ایران را باید پیروی از همان رهیافت مطلوب رئیسجمهور جدید آمریکا یعنی اعمال فشار و ناگزیرکردن ایران به انجام مذاکره و پذیرش خواستهها قلمداد کرد.»
شریفی ادامه داد: «پیش از این و بر اساس اظهارات ترامپ و تیم سیاست خارجی اعمال سیاست فشار حداکثری به عنوان رهیافتی برای هموار کردن مسیر مذاکره انتظاری دور از ذهن نبود. بر اساس جهانبینی ترامپ هرگونه مذاکرهای برای حصول توافق در حوزهای خاص، بهویژه در برخورد با رقبا و دشمنان آمریکا تنها از مجرای اعمال فشارهای اقتصادی و حتی نمایش یک تهدید نظامی معتبر امکانپذیر است.»
این استاد دانشگاه تاکید کرد که این یادداشت در زمانی امضا و اعلان شد که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در واشنگتن حضور داشت. بیتردید ایران و چگونگی مقابله با آن یکی از اصلیترین موضوعات محل بحث دو طرف بوده است؛ امری که نخستوزیر رژیم صهیونیستی در کنفرانس خبری با ترامپ با صراحت به آن اشاره کرد.
به گفته شریفی، افزون بر تحریکات رژیم صهیونیستی، انتشار گزارش جدید سازمانهای اطلاعاتی آمریکا از شتاب سریع برنامه هستهای ایران بر نگرانیها از امکان توسل آمریکا به اقدام نظامی افزوده است. وی ادامه داد: «ترکیب تحریکات رژیم صهیونیستی و انتشار چنین گزارشهایی از مهمترین پیشرانها برای امضا و اعلان یادداشت ریاست جمهوری ترامپ با هدف فراهم کردن بستر اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ایران بوده است.»
استاد دانشگاه درباره متن این یادداشت نیز گفت: «با نگاهی به متن این یادداشت میتوان نکته مهمی را دریافت. در متن یادداشت آمده است که «ترامپ، برخورداری ایران از توانمندی تسلیحات هستهای را تحمل نخواهد کرد». زبان این بخش از یادداشت با اظهارات پرتکرار پیشین که «ایران هرگز اجازه نخواهد داشت سلاح هستهای داشته باشد»، متفاوت است. به نظر میرسد ارزیابی از شتاب توسعه برنامه هستهای ایران سبب این تغییر لحن شده است، تغییری که سایت اصلی بت فوروارد گویای کاهش آستانه تحمل مقامات آمریکایی و نگرانی آنها از عامل زمان است.»
شریفی با اشاره به اینکه میتوان چنین استدلال کرد که اکنون از نظرگاه ترامپ و تیم سیاست خارجی و امنیت وی، زمان به زیان آمریکاست و هرچه سریعتر باید اقدامی برای توقف برنامه هستهای ایران انجام شود، تشریح کرد: «با فرض صدق این استدلال میتوان چنین نتیجهگیری کرد که ترامپ مدت زمان لازم برای اثرگذاری سیاست فشار حداکثری را کوتاه در نظر گرفته است و در صورت ناکامی برای حصول به توافق موردنظر از مجرای این سیاست، ممکن است نامطلوبترین گزینه یعنی اقدام نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران به تنها گزینه تبدیل شود.»
این کارشناس مسائل آمریکا با بیان اینکه ترامپ همزمان با اعلان اعمال سیاست فشار حداکثری از آمادگی برای انجام مذاکره سخن گفته است، گفت که این شیوه برخورد ترامپ با موضوعات پیشروی سیاست خارجی آمریکا چندان غریب نیست و رهیافت ترامپ همان شعار همیشگی و پرتکرار صلح از مسیر قدرت است.
امتیاز محدود ترامپ به نتانیاهو
طهمورث غلامی، کارشناس مسائل آمریکا، نیز در پاسخ به «دنیایاقتصاد» با بیان اینکه میتوان همزمانی حضور نتانیاهو و امضای یادداشت یادشده را امتیازی از سوی ترامپ به نتانیاهو دانست، توضیح داد: «اینکه ترامپ طی دو هفته حضور در کاخ سفید بهرغم امضای بیش از ۴۰۰ دستور اجرایی هیچ اقدامی علیه ایران انجام نداد و اولین اقدام خود را همزمان با حضور نتانیاهو انجام داد میتواند به این معنی باشد که دولت آمریکا این پیام را به ایران ارسال کرده که درباره موضوع هستهای با اسرائیل تفاهم و اتفاق نظر دارد. در واقع برنامهریزی صورتگرفته برای همزمانی دو موضوع یادشده به این منظور است که اسرائیل و آمریکا در یک جبهه واحد قرار دارند.»
غلامی در پاسخ به اینکه چرا این دستور در قالب یادداشت ارائه شده و نه فرمان اجرایی، گفت: «روشن است که از حیث بار سیاسی و حقوقی، یادداشت ریاستجمهوری وزن و اهمیت کمتری از دستور اجرایی رئیسجمهور دارد. این موضوع میتواند به این معنی باشد که هرچند امضای یادداشت یادشده امتیازی به اسرائیل است اما امتیازی اساسی نیز به حساب نمیآید. از این منظر میتوان گفت در قیاس با ماههای منتهی به خروج آمریکا از برجام، نفوذ و اثرگذاری نخستوزیر اسرائیل کم شده است. بنابراین باید گفت که ترامپ به اسرائیل امتیاز داده اما امتیازی محدود.»
همچنین به گفته این کارشناس مسائل آمریکا، اقدام ترامپ میتواند یادآور سیاست چماق و هویج باشد. به این معنی که هم از آمادگی جدی آمریکا برای گفتوگو با ایران سخن میگوید و هم با امضای یادداشت یادشده این پیام را ارسال میکند که در صورت نبود گفتوگو و توافق، جایگزین آمریکا چه گزینهای خواهد بود.
غلامی در عین حال به این گفته ترامپ پس از امضای یادداشت پرداخت که گفته بود این کار برای او دشوار بوده و برای انجام آن تردید داشته است و تشریح کرد: «این دشواری و تردید به این معنی است که ارزیابی تیم ترامپ و شخص او این بود که انجام اقدامات شدید گزینهای مناسب برای دعوت تهران به گفتوگو نیست. بنابراین در عین حال که ترامپ باید قدرت خود علیه ایران را نمایش میداد، اما همزمان تلاش کرده فضای گفتوگوی احتمالی بین ایران و آمریکا آسیب نبیند. چنین نگاهی میتواند محصول تجربه او در دولت نخست باشد.»
فشار حداکثری تدریجی
مصطفی نجفی، روزنامهنگار و پژوهشگر مسائل ایران، هم در این خصوص گفت: «آنچه از یادداشت امضاشده و اظهارات ترامپ قابل ارزیابی است، فاصله گرفتن حداقلی از سیاست فشار حداکثری دوره اول و شروط دوازدهگانه پمپئو است. با این حال، مانند گذشته، نقطه شروع نحوه برخورد با ایران را با سفت کردن پیچ فشار بر تهران آغاز کرده است.»
نجفی با بیان اینکه ترامپ به مذاکره مستقیم با ایران و حل مسائل نسبت به گذشته توجه بیشتری دارد، افزود: «اما اعمال حدی از فشار برای تحمیل ترجیحات آمریکا در هر مذاکره پیش رو را ضروری میبیند. به نظر میرسد ترامپ دور دوم قصد دارد سیاست «فشار حداکثری تدریجی» را تا زمان دستیابی به هدف، جایگزین سیاست فشار حداکثری متمرکز و فراگیر کند.»
این پژوهشگر تاکید کرد: «به این جهت که ترامپ با در نظر گرفتن تجربه دوره اول احتمالا به این جمعبندی رسیده است که باید میل ایران به مذاکره را با فشار بیش از حد از بین نبرد و پنجره دیپلماسی را باز نگه دارد. به همین جهت است که او آشکارا امضای سند فشار بر ایران را تصمیمی سخت توصیف میکند و پس از سرزنش و تهدید ایران، از آمادگی برای مذاکره با همتای ایرانی و دستیابی به توافق سخن میگوید. مهمتر از امضای یادداشت از سوی ترامپ، کانالهای پنهان مذاکراتی است که پس از این تصمیم ترامپ، چه پیغامی را به ایران مخابره میکنند و ایران نیز چه برداشتی از آن خواهد کرد.»