صد آنلاین | ویتامین D در سلامت زنان نقش بسیاری دارد. کمبود آن باعث ابتلا به برخی بیماریها میشود. تضعیف سیستم ایمنی بدن، ابتلا به بیماریهای واگیردار، کمردردهای صبحگاهی، دردهای شدید در دوران قاعدگی، ریزش مو و برخی بیماریهای روحی ناشی از کمبود این ویتامین در زنان است.
به گزارش صد آنلاین، ویتامین D که معمولا به عنوان «ویتامین آفتاب» شناخته میشود، برای سلامت کلی ضروری است. علیرغم اهمیت آن، بسیاری از زنان در سراسر جهان به طور ناآگاهانه دچار کمبود این ویتامین هستند و علائم این کمبود اغلب نادیده گرفته شده یا به دلایل دیگر نسبت داده میشوندبه گزارش تایمز آف ایندیا، مصرف روزانه ۱۵ تا ۲۰ میکروگرم ویتامین D برای زنان بزرگسال توصیه میشود، و گاهی اوقات برای آنهایی که کمبود شدید دارند، دوزهای بالاتر مورد نیاز است. در این مطلب نگاهی به این مساله کردهایم که چگونه کمبود ویتامین D بر زنان تاثیر میگذارد.
ویتامین D باعث تسهیل در دریافت کلسیم که تراکم استخوان و در نتیجه استحکام آن را تعیین میکند، میشود. پوکی استخوان یکی از پیامدهای شناخته شده کمبود این ویتامین است، اما اغلب علائم اولیه آن به سختی تشخیص داده میشوند. زنان ممکن است شکستگیهای جزئی یا درد مبهم در استخوانها را به ویژه در ساعات صبح احساس کنند که در نظرشان این بخشی از پیری طبیعی است و ربطی به کمبود ویتامین D ندارد، در حالی که این تصور اشتباهی است.
مطالعهای در سال ۲۰۲۰ که در مجله تحقیقات استخوان و مواد معدنی منتشر شد، نشان داد که زنانی که سطح ویتامین D کمتر از ۲۰ نانوگرم در میلیلیتر دارند، در مقایسه با آنهایی که سطوح کافی این را دارند، بهطور قابلتوجهی بیشتر در معرض خطر شکستگی استخوان قرار دارند. این موضوع به ویژه در دوران یائسگی زمانی که تراکم استخوان به طور طبیعی کاهش مییابد نگرانکننده است و نیاز به ویتامین D را حتی جدیتر میکند.
خستگی مداوم
خستگی علامتی است که زنان به راحتی آن را نادیده میگیرند، تا حدی به این دلیل که میتوانند آن را تحمل کنند و به این دلیل که با علائم چندین بیماری جزئی همپوشانی دارد. یکی از پنهانترین اثرات کمبود سایت رسمی بت فوروارد ویتامین D، خستگی مداوم است. بسیاری از زنان با سطوح پایین انرژی دست و پنجه نرم میکنند که آن را به مشغله زیاد یا کیفیت خواب ضعیف خود نسبت میدهند، در حالی که کمبود ویتامین D میتواند عامل اصلی باشد. شواهد نشان میدهد که کمبود ویتامین D ممکن است منجر به اختلال در عملکرد شناختی و از دست دادن حافظه شود. زنان مسن ممکن است اختلالات جزئی در حافظه یا تمرکز را تجربه کنند که در صورت عدم کنترل میتواند پیشرفت کند.
کمبود ویتامین D و ریزش مو
در حالی که تغییرات هورمونی یا استرس اغلب به عنوان دلایل اصلی ریزش مو مطرح میشوند، نازک شدن یا ریزش مو بدون دلیل میتواند یکی دیگر از نشانههای خاموش کمبود ویتامین D باشد. کمبود این ویتامین میتواند فولیکولهای مو را ضعیف کرده و بازسازی آنها را مختل کند.
کمبود ویتامین D و عدم تعادل هرمونی
ویتامین D تعادل هورمونی را حفظ میکند. کمبود آن ممکن است بر چرخههای قاعدگی تاثیر بگذارد و منجر به بیماریهایی مانند سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) شود که به طور غیرمستقیم باعث ناباروری میشود. علاوه بر این، ویتامین D به تولید هورمونهای جنسی مانند استروژن و پروژسترون کمک میکند.
نوسانات خلقی و زوال شناختی، علائم مهم کمبود ویتامین D
بسیاری از شرایط سلامت روان مانند افسردگی، اضطراب یا نوسانات خلقی با کمبود ویتامین D مرتبط هستند. گیرندههای این ویتامین در مغز یافت میشوند و این به تاثیر مواد شیمیایی سطحکننده خلق و خو مانند سروتونین کمک میکند.
سایر عوارض کمبود ویتامین D
درد یا ضعف عضلانی غیر قابل توضیح ممکن است یکی دیگر از علائم پنهان کمبود ویتامین D باشد. این میتواند به صورت ناتوانی در انجام ورزش ظاهر شود. کمبود این ویتامین همچنین با خطر بیشتر بیماریهای مزمن مانند دیابت نوع ۲، بیماریهای قلبی و عروقی و اختلالات خود ایمنی مرتبط است. در حالی که ایجاد این شرایط سالها طول میکشد، علائم اولیه مانند افزایش وزن، نوسانات قند خون یا خستگی میتواند به کمبود اساسی ویتامین D اشاره کند./ آفتابنیوز
سقوط دولت بشار اسد در سال ۲۰۲۴ میلادی، نقطه عطفی در جنگ کریدوری منطقه بنا نهاد اما ایران با فعالسازی ظرفیتهای مغفول مانده، میتواند تغییردهنده نتیجه این رقابت باشد.
به گزارش مشرق، سوریه به عنوان یکی از کشورهای حاشیه دریای مدیترانه، موقعیتی استراتژیک در منطقه غرب آسیا دارد به طوری که میتواند در کنار سایر کشورها، به عنوان پلی میان شرق و غرب نقش ایفا نماید.
این نقش آفرینی در کریدورهای انتقال کالا و انرژی زمانی اهمیت خود را نشان میدهد که نتانیاهو با پیادهسازی کریدور جعلی داوود و کریدور عرب-مدیترانه (IMEC) این اهداف را دنبال میکند و به گفته کارشناسان، حذف یک رقیب جدی به نام سوریه موفقیتی چشمگیر برای وی به شمار میآید.
با سقوط دولت اسد، مهمترین بندر کشور سوریه یعنی بندر لاذقیه از حملات اسرائیل در امان نماند و کشتیهای تجاری، نظامی و زیرساختهای بندر لاذقیه مورد هدف جنگندههای رژیم صهیونیستی قرار گرفتند تا با از کار افتادن این بندر، سوریه عملا نقش خود را در کریدورهای بینالمللی از دست بدهد و بدین ترتیب بنادر اسرائیل بعد از حذف شدن بنادر بیروت و لاذقیه، تبدیل به تنها مراکز لجستیکی شرق دریای مدیترانه بشوند.
۴ سال قبل از اجرای طوفانالاقصی، بندر بیروت به طور مشکوک در اثر انفجار آمونیوم نیترات انبار شده منفجر شد و تعامل روزانه با ۳۰۰ بندرگاه جهانی و قبول حدود سه هزار کشتی به صورت سالانه را بهیکباره از دست داد.
بندر بیروت قبل از این انفجار، ظرفیتی معادل ۱.۲ میلیون TEU (کانتینر ۲۰ فوت) در سال (کمی کمتر از بندر حیفا با ظرفیتی معادل ۱.۴۶ میلیون TEU) را داشت و بعد از انفجار، ظرفیت بندر بیروت به ۰.۵ میلیون TEU کاهش یافت و بدین ترتیب بندر بیروت از رقابت بنادر شرق مدیترانه خارج شد.
از ابتدای انقلاب، جمهوری اسلامی ایران روابط تجاری خوبی با اروپا داشته که در صدر آن آلمان قرار داشت. بعد از تحریم کشتیرانی و بنادر ایران، حملونقل دریایی مستقیم بین بنادر ایران و کشورهای اتحادیه اروپا با موانعی جدی مواجه شد.
تجار طرفین تصمیم به انتقال محمولهها از طریق مسیرهای زمینی یا ترکیبی را گرفتند که کوتاهترین مسیر زمینی برای دسترسی به اروپا از ایران و برعکس، استفاده از خاک ترکیه میباشد و از همان زمان، سنگ بنای وابستگی ترانزیتی ایران به ترکیه برای تجارت با اروپا گذاشته شد.
به گفته کارشناسان، بعد از جنگ روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲ میلادی، اتحادیه اروپا با ادعای همکاری نظامی ایران با روسیه در این جنگ، اقدام به تحریم کشتیرانی و هواپیمایی ملی ایران (هما) کرد و در پی اقدام تاثیرگذار دیگری، ایران را از کنوانسیون بیمه سبز حمل ونقل جادهای به حالت تعلیق در آورد. بدین ترتیب ایران بیش از پیش برای حفظ تجارت خود با اروپا وابسته به خاک ترکیه و ناوگان جادهای ترکیه شد.
کارشناسان ژئوپلیتیکی بر این باورند لغو معافیت مالیات بر سوخت رانندگان کامیونهای ترانزیتی از سوی کشور ترکیه و اخلال در تردد روزانه ۳۰۰ کامیون از مرز بازرگان، ریشه سیاسی دارد که ردپای آن را در تحولات سوریه و قفقاز میتوان جستوجو کرد.
از طرفی، ترکیه با ایجاد کریدور جعلی زنگزور در قالب کشورهای پانترکیسم به دنبال حصر ترانزیتی هر چه بیشتر ایران خواهد بود که در زمینههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی، میتواند به کشور آسیب وارد کند.
حسن کریمنیا، کارشناس ترانزیت عنوان کرد: مسیر دسترسی ایران به غرب مدتهاست که تحت انحصار ترکیه قرار دارد و برای کاهش ریسکهای امنیتی و ژئوپلیتیکی آن، باید به سمت مسیرهای جایگزین برویم.
کریمنیا تصریح کرد: یکی از مسیرهای جایگزین، فعالسازی کریدور خلیجفارس-دریایسیاه مطرح شده ایران در سال ۲۰۱۶ است که خلیجفارس و جنوب ایران را به ارمنستان متصل کرده و سپس به بنادر پوتی، باتومی و آناکلیا دربت فوروارد گرجستان و در نهایت به دریای سیاه میرسد. پس از این مرحله، محمولهها با استفاده از کشتی به بنادر بلغارستان و در نهایت به اتحادیه اروپا منتقل میشوند.
کریمنیا افزود: ایران به منظور بهرهبرداری از موقعیت جغرافیایی خود در جهت حصول منافع سیاسی-امنیتی-اقتصادی، میبایست به طور همزمان کریدور بینالمللی شمال-جنوب (INSCT) و کریدور خلیجفارس-دریایسیاه (ITC) که هر دو اتصالدهنده کشورهای جنوبی به شمالی اوراسیا هستند، در دستور کار قرار دهد تا علاوه بر مسیر ترکیه برای دسترسی به اروپا، به وسیله این دو کریدور جایگزینهای دیگری داشتهباشد و در بزنگاههای سیاسی و ژئوپلیتیکی، اکوسیستم اقتصادی و حملونقلی کشور را با مشکل مواجه نسازد.
چندین جمهوریخواه که به داشتن تفکرات جنگطلبانه و ضدایرانی مشهور هستند، از تصمیم رئیسجمهور آمریکا برای لغو حفاظت فیزیکی مقامات اسبق این کشور انتقاد کردهاند.
ایسنا نوشت: ۲ سناتور ارشد جمهوریخواه روز یکشنبه از «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا خواستند تا در تصمیم خود برای سلب حفاظت فیزیکی از برخی از مقامات سابق دولت اول خود تجدید نظر کند.
ترامپ این هفته به حفاظت فیزیکی از «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی سابق خود، که به یکی از منتقدان سرسخت ترامپ تبدیل شده است و همچنین «مایک پمپئو»، وزیر خارجه سابق آمریکا و «برایان هوک» نماینده پیشین آمریکا در امور ایران، پایان داد.
«تام کاتن»، رئیس کمیته اطلاعاتی مجلس سنای آمریکا و فردی جنگطلب و ضدایرانی در گفتوگو با شبکه «فاکسنیوز» مدعی شد: «من رئیس جمهور را تشویق میکنم که تصمیم را برای افرادی که توسط ایران هدف قرار میگیرند بازبینی کند.»
کاتن ادعا کرد: «من اطلاعاتی را در چند روز گذشته بررسی کردهام. تهدید علیه هر کسی که در حمله دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا به سلیمانی دخیل است، پابرجاست. این واقعی است. ایران متعهد به انتقام از همه این افراد است.»
این ادعا درحالی است که به اذعان اف بی آی، همه اتهامات مطرح شده علیه ایران، در راستای سیاسی سازی فضای رسانهای و کذب هستند. مقامات جمهوری اسلامی ایران نیز همواره بر اتخاذ رویکرد قانونی برای پاسخگو سازی جانیان و عاملان ترور سردار «قاسم سلیمانی» تأکید کردهاند.
ترامپ پیشتر به خبرنگاران گفت که دولت نمی تواند برای همیشه از مردم محافظت کند و گفت که مقامات سابق می توانند هزینه امنیت را از جیب خود بپردازند.
«لیندسی گراهام»، یکی از حامیان قوی ترامپ و فردی تندرو و ضدایرانی که به حمایت خود از بت فوروارد جنایات رژیم صهیونیستی مشهور است، به سیانان گفت که این اقدام ترامپ میتواند استخدام افراد مناسب را در آینده سختتر کند.
او مدعی شد: «این که جان بولتون را دوست دارید یا نه، سوال من نیست. ما باید مطمئن شویم که اگر شما در دولت ما خدمت می کنید و به درخواست دولت قدرت خارجی را به عهده می گیرید، ما شما را رها نمیکنیم.»
ترامپ هفته گذشته دستور لغو حافظت فیزیکی از «جان بولتون»، برایان هوک و مایک پامپئو مشاور امنیت ملی پیشین خود را نیز صادر کرد. بولتون و پامپئو پس از ترک سمتهایشان بارها از ترامپ انتقاد کرده بودند.
سرویس مخفی – که در سالهای اخیر زیر نظر وزارت امنیت داخلی ایالات متحده فعالیت میکند – عمدتا مسئول محافظت از مقامات ارشد کشور و رهبران خارجی حاضر در خاک آمریکا است.
از دیدگاه ژئو استراتژیک، نقش مرکزی چین در تمام مسیرهای تجاری متصل به آسیا باعث میشود که مقابله با ائتلاف چین-روسیه-ایران وابسته به سرمایهگذاری غربی در کریدورهای جایگزینی باشد که از ایران عبور نکنند و وابستگی به ترکیه را محدود کنند.
جنگ جهانی پنهان؛ چرا غرب نمیخواهد کریدورهای تجاری از ایران و ترکیه عبور کنند؟
به گزارش اکوایران، درگیریهای معاصر به طور فزایندهای در سطح چندین کشور و حوزه مختلف رخ میدهند و به اشکال مختلفی از جمله درگیریهای زمینی متعارف تا عملیاتهای نفوذ استراتژیک خود را نشان میدهند. ائتلاف غیررسمی چین، ایران، روسیه و اخیراً کره شمالی (CIRN) نشاندهنده یک شبکه مقابلهای منطقهای است که هدفش به چالش کشیدن نفوذ ژئوپولیتیکی و اقتصادی ایالات متحده و غرب گستردهتر است. چین، ایران و روسیه در حال همکاری نزدیک برای ایجاد یک پلتفرم جدید تجاری و سرمایهگذاری به منظور حمایت از دستورکار سیاسی خود هستند. برای رسیدن به چنین هدفی، کریدورهای تجاری نقش اساسی دارند. موسسه تحقیقات سیاست خارجی آمریکا در یادداشتی این جنگ رو به تشدید را واکاوی کرده است. اکوایران این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده است که قسمت اول پیشتر منتشر شد. در ادامه بخش دوم این یادداشت را میخوانید:
بازتعریف دینامیکهای تجارت جهانی
برای مقابله با پکن و ائتلاف غیررسمی چین-ایران-روسیه- کره شمالی در تلاششان برای گسترش نفوذ خود در سراسر اوراسیا - و احتمالاً بازتعریف دینامیکهای تجارت جهانی از طریق مسیرهایی مانند کریدور شمال-جنوب که روسیه در حال توسعه آن است و شبکههای تجاری شرق به غرب را به مسیرهای دریایی وصل میکند - غرب باید به طور فعال در جهت تقویت حضور خود در این مسیرهای استراتژیک عمل کند. دستیابی به این هدف تنها نیازمند افزایش سرمایهگذاریهای غربی در این کریدورها نیست، بلکه قصد دارند به طور استراتژیک مسیرهایی را اولویتبندی کنند که کمتر در معرض نفوذ ائتلاف شرقی قرار دارند. سرمایهگذاری در این کریدورها بازده بالایی به همراه دارد، نه تنها به دلیل اینکه منطق تجاری واضحی برای گزینههای جایگزین کریدور شمالی وجود دارد - که احتمالاً به دلیل چالشها برای ادغام دوباره روسیه در اقتصاد اروپا، استفاده محدودی خواهد داشت - بلکه به این دلیل که چنین سرمایهگذاریهایی به غرب این امکان را میدهد که در چشمانداز زیرساختهای جهانی در حال تکامل به نفوذ خود ادامه دهد و نقش متوازنی در شکلدهی به مسیرهای اقتصادی و تجاری جهانی ایفا کند.
از دیدگاه ژئو استراتژیک، نقش مرکزی چین در تمام مسیرهای تجاری متصل به آسیا باعث میشود که مقابله با ائتلاف چین وابسته به سرمایهگذاری غربی در کریدورهای جایگزینی باشد که از ایران عبور نکنند و وابستگی به ترکیه را محدود کنند.
رویکرد ترکیه، که تعادل بین اتحادها و اولویتدهی به منافع فوری را در پیش گرفته، آن را به همپیمانی نزدیکتر با چین و در برخی مواقع روسیه سوق داده است و این موضوع بر عدم قطعیت افزوده است. در حالی که اروپا ممکن است این ابهام را تحمل کند، زیرا بهطور نسبی کمتر از تأثیرات یک ائتلاف فعال ضد غرب بر مسیرهای تجاری جهانی متأثر است، ایالات متحده نمیتواند چنین نرمشی را بپذیرد. ایالات متحده به عملکرد روان مسیرهای دریایی جهانی وابسته است که یکی از اولویتهای ژئوپلیتیکی کلیدی آن است. بنابراین، واشنگتن میخواهد از هرگونه تغییراتی که ائتلاف چین-ایران-روسیه ممکن است در اصول فعلی تجارت ایجاد کند، آگاه باشد و تدابیری برای مقابله با آن بیاندیشد.
تلاش برای کاهش نقش غرب در بازارهای جهانی
تقاطع کریدور شمال-جنوب روسیه با کریدورهای میانه و جنوبی که چین در حال گسترش نفوذ خود در آنهاست، چالشی نه تنها برای اوراسیا بلکه برای کل سیستم تجارت بینالملل ایجاد میکند. با توجه به اهداف بلندمدت چین و روسیه برای کاهش نفوذ غرب در بازارهای جهانی، طراحی این کریدورها نشاندهنده اراده آنها برای ایجاد پایهای در راستای رسیدن به این هدف است. هرچند این کریدورها بهطور کوتاهمدت یا میانمدت در نظر گرفته نشدهاند، اگر این مسیرهای جدید قوانینی را طراحی کنند که اصول موجود آزادی ناوبری آزاد را که اکنون با استانداردهای غربی حفظ میشود، تضعیف کنند، تأثیر آن در تجارت جهانی گسترده خواهد بود.
بنابراین، احتمالاً غرب - هم اروپا و هم ایالات متحده - راههایی را برای مقابله با نفوذ ائتلاف اوراسیا جستجو خواهد کرد، از جمله بررسی دقیق توسعه کریدورهای تجاری فعلی. کریدور میانه دو بخش دارد: یکی که از طریق ترکیه و مدیترانه به اروپا میرسد و دیگری که از طریق دریای سیاه به اروپا وصل میشود و به بنادر رومانی و بلغارستان دسترسی دارد. این مسیرها میتوانند به عنوان کریدور میانه A و کریدور میانه B گروهبندی شوند، با مقایسهای که مناطق و کشورهای عبوری آنها را برجسته میکند. این تحلیل نشان میدهد که بهترین کریدور شرق-غرب برای غرب از نظر کنترل و کمترین مشکلات، کریدور میانه B است. این مسیر از چین از طریق آسیای مرکزی و قفقاز عبور کرده و سپس از طریق دریای سیاه به طور مستقیم وارد اروپا میشود، و مسیری قابلاعتماد با ریسکهای ژئوپلیتیکی کاهشیافته را ارائه میدهد.
کریدور تجاری که هم ایران و هم ترکیه را دور میزند از دریای سیاه میگذرد، منطقهای که در حال حاضر در معرض خطر تشدید درگیری است. هدف استراتژیک روسیه برای کنترل سواحل جنوبی اوکراین، که با افزایش حملات به بندر اودسا در ماههای اخیر برجسته شده است، نگرانیهای امنیتی مرتبط با این مسیر را افزایش داده است. ممکن است پس از پایان جنگ در اوکراین بهنحو مطلوب برای غرب، دریای سیاه به آبراهی آزاد و باز تبدیل شود.
نفوذ غرب در آسیای مرکزی
تلاشهای غرب برای توسعه کریدور میانه و ترویج «آسیای مرکزی باز» از طریق سرمایهگذاری، نتایج خود را نشان داده است. استراتژی اتحادیه اروپا-آسیای مرکزی و مشارکت ایالات متحده در پروژههای اتصال منطقهای به تصمیم قزاقستان برای عدم عضویت در بریکس در سال 2024 کمک کرده است و به جای آن، این کشور را تشویق کرده است تا بر رشد اقتصادی خود تمرکز کند. تأکید غرب بر همکاری منطقهای بدون سیاستهای بلوکی صریح، با موضع سیاست خارجی مستقل قزاقستان همخوانی دارد. قزاقستان علاقه خود را به ابتکار جهانی اتحادیه اروپا که پروژههای زیرساختی را تأمین مالی میکند، ابراز کرده است، که نشاندهنده باز بودن این کشور به توسعه مورد حمایت غرب است.
توسعه کریدور میانه B - مسیر که از طریق دریای سیاه به اروپا میرسد - میتواند نقش مهمی در رشد مورد حمایت غرب در قفقاز جنوبی ایفا کند، حتی در میان تعاملات آن با روسیه و چین. این پتانسیل به دو عامل بستگی دارد.
اول، تا زمانی که آسیای مرکزی، بهویژه قزاقستان، به همکاری با غرب در پروژههای زیرساختی ادامه دهد، قفقاز جنوبی از این باز بودن بهرهمند خواهد شد. دوم، گسترش کریدور میانه B با «خط محاصره» غرب که از بت فوروارد دریای بالتیک تا دریای سیاه و آدریاتیک کشیده شده است همراستا است. این ابتکار، که به عنوان ابتکار سه دریا نیز شناخته میشود، هدفش تقویت زیرساختها برای اهداف اقتصادی و نظامی است و از زمان شروع جنگ در اوکراین اهمیت فزایندهای پیدا کرده است.
موفقیت این رویکرد به توانایی غرب، بهویژه ایالات متحده، به درک چالشهایی که ائتلاف غیررسمی متشکل از چین، ایران، روسیه و کره شمالی ایجاد میکند، بستگی دارد. در اصل، این امر به این بستگی دارد که آیا دریای سیاه همچنان یک منطقه دریایی باز و قابل دسترس باقی خواهد ماند یا نه. اگر درگیریها در اوکراین در ماههای آینده تشدید شود و روسیه سواحل بیشتری از اوکراین را تصرف کند، دریای سیاه ممکن است ویژگی استراتژیک جدیدی پیدا کند که کاملاً متفاوت از سناریویی است که در آن روسیه مجبور به عقبنشینی میشود و اوکراین میتواند منطقه اقتصادی انحصاری خود را بازیابی کند.
در حالت اول، ائتلاف چین، ایران، روسیه و کره شمالی نه تنها سرزمینهای جدیدی به دست میآورد بلکه نفوذ بیشتری بر تعریف «کریدورهای تجاری آزاد و باز» پیدا میکند - نتیجهای که میتواند تأثیرات قابل توجهی بر تجارت دریایی نه تنها در منطقه بلکه در سطح جهانی داشته باشد.
رئیس مجلس با بیان اینکه برای بررسی بودجه در شورای نگهبان زمان زیادی صرف شد، گفت: با وجود محدودیت زمان دلیل نمیشود که مجلس مواردی را که درست میداند به آن اصرار نکند. در جلسه بعدازظهر مجمع تشخیص این موارد بررسی میشود.
به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم، حجت الاسلام علیرضا سلیمی نماینده تهران در جلسه علنی امروز مجلس شورای اسلامی در تذکر شفاهی با استناد به ماده 182 قانون آییننامه داخلی مجلس گفت: اگر ما به مواردی اصرار کنیم مصوبه برای تعیین تکلیف به مجمع تشخیص مصلحت نظام میرود و زمان پاسخ مجمع به این موارد مشخص نیست، از طرفی براساس ماده 182 قانون مذکور تا 40 روز فرصت برای رسیدگی وجود دارد، لذا اگر به 10 مصوبه فعلی پشت هم اصرار داشته باشیم، اشکالات شورای نگهبان باقی میماند و باید به مجمع ارسال شود. حال با توجه به زمانبندیهای موجود باید ببینیم که تا پایان سال امکان رسیدگی به جداول وجود دارد یا خیر.
وی ادامه داد: در صورت عدم رفع اشکال شورای نگهبان و اصرار به مصوبه مجلس دچار مشمول زمان میشویم و اختیار از دستمان خارج میشود و این نگرانی وجود دارد که تا پایان سال امکان بررسی بخش دوم بودجه وجود نداشته باشد.
قالیباف در پاسخ به تذکر سلیمی گفت: امروز بعدازظهر در مجمع تشخیص مصلحت نظام جهت بررسی موارد ارسالی جلسهای خواهیم داشت تا این موارد را نهایی کنیم اما اعتراض ما اینگونه بوده است که زمان زیادی برای دو بخش بند الف ماده 182 صرف شد. در رفت و برگشت بین شورای نگهبان و مجمع زمان زیادی صرف شد و هم اکنون اگر طبق زمانبندی بت فوروارد بخواهیم عمل کنیم از سال عبور میکنیم و این 40 روز هم وقت مجلس بوده و رفت و برگشت شورای نگهبان هم وجود دارد، البته با دوستان در این خصوص صحبت کردیم و حل میشود و ما باید کارمان را به درستی انجام دهیم.
رئیس مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: این موارد دلیل نمیشود که اگر مجلس موضوعی را درست میداند به آن اصرار نکند، لذا امروز صبح هم مجددا با اعضای کمیسیون تلفیق به این موضوع توجه کردیم، با مجمع تشخیص مصلحت نظام برای بررسی موارد اصراری جلسهای اضافی گذاشته میشود و موارد حل و فصل خواهد شد.